کمکی را که به من وعده فرمودهای، محقق نما و آنان را از امروز هلاک ساز. [1] شورای قریش
نیروهای قریش در نقطهای از بدر متمرکز شدند، ولی از قدرت مسلمانان و تعدادشان آگاه نبودند. برای تحصیل آمار سربازان اسلام، «عمیر بن وهب» را که مردی دلاور و در تخمین زدن جمعیتها ماهر بود، مأمور کردند که شماره یاران محمد صلی اللّه علیه و آله و سلّم را به دست آورد. او با اسب خود در اطراف اردوگاه سربازان اسلام گردش کرد و بازگشت و گزارش داد شماره مسلمانان در حدود سیصد نفر است. همو گفت: لازم است با یک گشت دیگر ببینم که آیا در پشت سر کمینگاه نیروی امدادی دارند یا نه؟ او سرتاسر بیابان را گردش کرد. بالا و پایین را زیر پا نهاد. خبر مهیب و وحشتآوری آورد، او گفت: مسلمانان کمین و پناهگاهی ندارند، ولی شترانی را دیدم که برای شما از مدینه، مرگ را سوغات آوردهاند. سپس افزود: گروهی را دیدم که جز شمشیرهای خود پناهگاهی ندارند، تا هر یک از آنها یک نفر از شما را نکشد کشته نخواهند شد. هرگاه به تعداد خودشان از شما کشتند دیگر زندگی چه سودی خواهد داشت؟ تصمیم نهایی را خود بگیرید. [2] «واقدی» و مرحوم «مجلسی» جمله دیگری را نیز نقل فرمودهاند: نمیبینید که خاموشند و حرف نمیزنند و تصمیم و اراده از قیافه آنها میبارد، هم چون افعیهای کشنده زبانهای خود را در اطراف دهان میگردانند. [3]
[1]. اللهمّ هذه قریش قد أقبلت بخیلائها تحادّک و تکذب رسولک الخ. [2]. قوم لیس معهم منعة و لا ملجأ إلّا سیوفهم و اللّه ما أری أن یقتل رجل منهم حتی یقتل رجلا منکم فاذا أصابوا منکم أعدادهم فما خیر العیش بعد ذلک فرأوا رأیکم- «سیره ابن هشام، ج 1، ص 622». [3]. أما ترونهم خرّسا لا یتکلمون یتلمطون تلمط الأفاعی. «واقدی، المغازی، ج 1، ص 62 و بحار الانوار، ج 19، ص 234».