responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فروغ ابدیت المؤلف : سبحانی تبریزی، جعفر    الجزء : 1  صفحة : 477

نکته قابل ملاحظه این بود که اکثر سربازان را جوانان «انصار» تشکیل می‌دادند و فقط 74 نفر آن‌ها از «مهاجران» بودند و پیمانی که «انصار» در «عقبه» با پیامبر بسته بودند، پیمانی دفاعی بود نه جنگی، یعنی پیمان بسته بودند که در مدینه از شخص پیامبر مانند کسان خود دفاع کنند. اما اینکه همراه او در بیرون مدینه با دشمن وی نبرد کنند. هرگز چنین پیمانی با پیامبر نبسته بودند. اکنون فرمانده کل قوا چه کند؟ چاره‌ای ندید جز اینکه شورای نظامی تشکیل دهد و به افکار عمومی مراجعه کند و از این طریق مشکل را بگشاید.


شورای نظامی‌

در این هنگام، پیامبر برخاست و فرمود: نظر شما در این باره چیست؟ [1]
نخست ابو بکر برخاست و گفت: بزرگان و دلاوران قریش، در این ارتش شرکت کرده‌اند. هرگز قریش به آیینی ایمان نیاورده‌اند و از اوج عزت به حضیض ذلت سقوط نکرده‌اند و از طرفی ما از مدینه با آمادگی کامل بیرون نیامده‌ایم. [2] (یعنی مصلحت این است جنگ نکنیم و به مدینه بازگردیم).
پیامبر فرمود: اجلس؛ بنشین.
سپس عمر برخاست و همین سخن را تکرار کرد و رسول خدا دستور داد که بنشیند.
مقداد پس از او، برخاست و گفت: ای پیامبر خدا قلب‌های ما با شما است و آنچه را خداوند به تو دستور داده همان را تعقیب کن. به خدا سوگند، هرگز ما به شما سخنی را که بنی اسرائیل به موسی گفتند نخواهیم گفت. هنگامی که موسی آنان را دعوت به جهاد کرد، بنی اسرائیل به «کلیم اللّه» گفتند: ای موسی! تو و پروردگارت بروید جهاد



[1]. أشیروا إلیّ أیها الناس.
[2]. إنّها قریش و خیلاؤها ما آمنت منذ کفرت و ما ذلّت منذ عزت و لم نخرج علی اهبة للحرب- «واقدی، المغازی، ج 1، ص 48».
اسم الکتاب : فروغ ابدیت المؤلف : سبحانی تبریزی، جعفر    الجزء : 1  صفحة : 477
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست