العشیره» کردند منحصرا مهاجر نبود، بلکه گروهی از انصار نیز همراه وی بودند؛ در صورتی که انصار پیمان نبرد و جنگ با وی نبسته بودند. با این حال، چطور پیامبر آنان را برای نبرد و خونریزی دعوت مینماید؟ گواه گفتار ما، جریان «بدر» است. تا زمانی که انصار موافقت خود را برای جنگ بدر اعلام نکردند، پیامبر برای نبرد تصمیمی نگرفت. اینکه مورخان اسلامی، نام این مسافرتها را «غزوه» گذاردهاند، برای این است که میخواستند تمام حوادث را تحت یک عنوان جمعآوری کنند وگرنه جنگ یا دستبرد، هدف اساسی این مانورها نبوده است.
تبدیل قبله
هنوز چند ماه از هجرت پیامبر اسلام به مدینه نگذشته بود که زمزمه مخالفت از جانب یهود بلند شد. درست در هفدهمین ماه [1] هجرت، دستور مؤکد آمد که قبله مسلمانان از این به بعد کعبه است و در اوقات نماز باید متوجه مسجد الحرام شوند. پیامبر گرامی، سیزده سال تمام در مکّه به سوی بیت المقدس نماز میگزارد. پس از مهاجرت به مدینه، دستور الهی این بود که به وضع سابق ادامه دهد و قبلهای که یهودان به آن نماز میگزارند، مسلمانان نیز به آن طرف نماز بگزارند. این کار، عملا نوعی همکاری و نزدیک کردن دو آیین قدیم و جدید به هم بود، ولی رشد و ترقی مسلمانان باعث شد که خوف و ترس محافل یهود را فراگیرد، زیرا پیشرفتهای روزافزون آنان نشان میداد که آیین اسلام در اندک مدتی سراسر شبه جزیره را خواهد گرفت و قدرت و آیین یهود را از بین خواهد برد. از این نظر، کارشکنی از جانب یهود آغاز گردید. آنان، از راههای گوناگون مسلمانان و پیامبر را آزار میدادند. از آن جمله،
[1]. الطبقات الکبری، ج 1، ص 241- 242؛ اعلام الوری، ص 81 و 82- ابن هشام میگوید: تغییر قبله در رأس هیجده ماه پس از ورود رسول خدا به مدینه بود. ابن اثیر تاریخ آن را نیمه شعبان میداند. «ر. ک: سیره ابن هشام، ج 1، ص 606 و کامل، ج 2، ص 80».