نخستین سال هجرت با تمام خوشیها و تلخیهای خود سپری شد. پیامبر گرامی و یارانش وارد سال دوم اقامت خود در مدینه شدند. سال دوم هجرت، حوادث عظیم و چشمگیری دارد. در میان تمام رویدادها، دو حادثه آن اهمیت شگرفی دارد: یکی از آنها «تغییر قبله» و دیگری «نبرد بدر» است. برای روشن شدن علل جنگ «بدر» یک رشته رویدادهایی را یادآور میشویم که قبل از آن رخ داده است که تحلیل آنها سبب روشن شدن انگیزه غزوه بدر میشود. یکی از این رویدادها که در بخشی از سال نخست و قسمتی از آغاز سال دوم رخ داده است، اعزام «نیروهای گشتی» [1] به سوی خطوط تجارتی قریش است. اکنون باید دید هدف حکومت نوپای اسلام از این اعزامها چه بوده است. در اصطلاح سیرهنویسان، دو لفظ بیش از همه رواج دارد و آن لفظهای «غزوه» و «سریه» است. مقصود از «غزوه» آنگونه هجوم به دشمن است که خود رسول خدا همراه سپاه میبود و آن را رهبری میکرد و مقصود از «سریّه» اعزام گروهها و یا گردانها و هنگهایی بود که خود پیامبر شخصا در آن شرکت نداشت، بلکه برای آنان سرپرستی معین و آنها را به مقصدی اعزام میکرد. شمار غزوات پیامبر را 26 و یا 27 غزوه نوشتهاند. علت اختلاف این است که گروهی غزوه «خیبر» را با غزوه «وادی القری» که به دنبال هم رخ دادهاند، دو غزوه و
[1]. پیامبر در نخستین سال هجرت، گشتیهایی، را به اطراف مدینه برای تهدید خطوط بازرگانی قریش اعزام میکرد. از نظر نگارش حوادث مطابق سالهای هجری لازم بود برخی از رویدادها را، مانند «اعزام حمزه» و یا اعزام «عبیدة بن الحارث» در فصل رویدادهای سال نخست هجری نگاشت؛ ولی از آنجا که میان آنها و حوادث سال دوم تناسب خاصی وجود دارد، از این جهت همگی را در فصل رویدادهای سال دوم نگاشتیم. گذشته از این، «ابن هشام» به پیروی از «ابن اسحاق» تاریخ این اعزامها را سال دوم هجرت میداند، هر چند «واقدی»، بخشی از این اعزامها را مربوط به سال نخست دانسته است.