قرار داشت و هر کدام از خانههای خود دری به مسجد داشتند و از درهای خصوصی وارد مسجد میگردیدند. ناگهان دستوری از طرف پروردگار جهان رسید که تمام درهای خصوصی که از خانهها به مسجد بازمیگردید، بسته شود جز در خانه علی. سبط ابن الجوزی مینویسد: این عمل سر و صدایی در میان برخی به وجود آورد و گمان کردند این استثنا جنبه عاطفی داشته است. رسول خدا برای روشن کردن اذهان مردم، خطبهای خواندند و در ضمن فرمود: من از جانب خود هرگز دستور بازماندن و بسته شدن دری را ندادهام، بلکه دستوری بود از طرف خدا و من ناچار بودم که از آن پیروی کنم. [1] خلاصه پیامبر از طریق اخوّت اسلامی، اختلاف چندساله را که در میان افراد مؤمن وجود داشت از بین برد و از این سه مشکل، یکی برطرف گردید.
پیمان دفاعی مسلمانان با یهودیان یثرب
مشکل یهودیان مدینه دومین مشکل بود. یهودیان مدینه، در داخل و خارج شهر میزیستند و اقتصاد و تجارت آن سامان را قبضه کرده بودند. وی به خوبی آگاه بود تا اوضاع داخلی سر و سامان پیدا نکند و یهودیان را با خود متحد و همآهنگ نسازد و سرانجام وحدت سیاسی در مقر حکومت خود به وجود نیاورد؛ هرگز نهال اسلام در این محیط پرورش نخواهد یافت. هرگز نخواهد توانست به تفکر درباره بتپرستان شبه جزیره، مخصوصا قریش، یعنی مشکل سوم بپردازد و تا در مقر فرماندهی، امن و امان حکم فرما نباشد، دفاع از دشمنان خارجی میسور نخواهد بود. در آغاز ورود پیامبر، روی جهاتی بین مسلمانان و یهود تفاهم وجود داشت، زیرا