responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فروغ ابدیت المؤلف : سبحانی تبریزی، جعفر    الجزء : 1  صفحة : 433

لاغر و فاقد شیر شده بودند. در کنار خیمه وی گوسفندی بود که از ناتوانی از گله بازمانده بود. رسول خدا فرمود: ام معبد، آیا این گوسفند شیر دارد؟
زن جواب داد: کارش زارتر از آن است که شیر بدهد. رسول گرامی نام خدا را بر زبان جاری کرد و فرمود: خدایا، این گوسفند را بر این زن مبارک گردان. در پرتو دعای رسول خدا، شیر از پستان گوسفند ریزش کرد. پیامبر ظرفی خواست و گوسفند را دوشید. آن‌گاه ظرف پر از شیر را نخست به «ام معبد» داد تا از آن بیاشامد. سپس به همراهان خود داد و پس از همه، خود از آن شیر آشامید و فرمود: در هر جمع، نوبت ساقی آخر از همه است و بار دیگر گوسفند را دوشید و ظرفی پر از شیر نزد «ام معبد» نهاد و رهسپار مدینه گشت.
این کرامت در بسیاری از کتاب‌های سیره و تاریخ مذکور است [1] و در جهان‌بینی مردی الهی کاملا یک کار شدنی است، زیرا دعا یکی از علل و اسبابی است که می‌تواند در طبیعت اثر بگذارد؛ همان طوری که در موارد بی‌شماری در کتاب‌های دینی وارد شده است و تجربه و آزمون آن‌ها را تصدیق می‌کند.


ورود به دهکده قبا

«قبا» در دو فرسخی «مدینه» مرکز قبیله «بنی عمرو بن عوف» بود. رسول گرامی و همراهانش روز دوشنبه دوازدهم ماه ربیع الاول به آنجا رسیدند و در منزل بزرگ قبیله «کلثوم ابن الهدم» فرود آمدند. گروهی از مهاجران و انصار نیز در انتظار موکب پیامبر بودند.
پیامبر گرامی تا آخر آن هفته در آنجا توقف کرد و در این مدت شالوده مسجدی را برای قبیله «بنی عمرو بن عوف» ریخت. برخی اصرار می‌کردند که هرچه زودتر رهسپار مدینه گردد، ولی او در انتظار پسر عم خود علی بود.



[1]. الطبقات الکبری، ج 1، ص 230- 231؛ تاریخ الخمیس، ج 1، ص 333؛ بحار الانوار، ج 19، ص 99- 103 و اسد الغابه، ج 1، ص 377.
اسم الکتاب : فروغ ابدیت المؤلف : سبحانی تبریزی، جعفر    الجزء : 1  صفحة : 433
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست