اگر انسان با مرگ غیر طبیعی، چشم از این جهان پوشیده باشد؛ پیوسته صدا میزند: اسقونی ...! اسقونی ...! یعنی با ریختن خون قاتل من، سیرابم کنید و تا انتقام از قاتل گرفته نشود، خاموش نخواهد شد. اینجا حقیقت روشن میگردد و به خوبی درک میشود که تاریخ عرب پیش از اسلام، با تاریخ عرب بعد از اسلام، دو تاریخ متضاد است، زیرا کشتن دختران و زنده به گور کردن کجا؟ مواسات و نوازش ایتام کجا؟ غارت و یغماگری کجا؟ بتهای چوبی و سنگی پرستیدن کجا؟ توجه به خدای یگانه کجا.
ادبیّات یا آیینه تمامنمای روحیات یک ملت
بهترین روش برای تحلیل روحیات و افکار یک ملت، آثار فکری و داستانهای موروثی آنهاست. ادبیّات، اشعار، قصهها و حکایتهای هر جمعیت، نماینده افکار و مقیاس تمدن و روشنگر طرز تفکر آنان است. ادبیّات هر ملت، مانند تابلوهای نقاشی است که از زندگانی خانوادهای و از یک سلسله مناظر طبیعی و اجتماعهای پرغوغا، یا صحنههای جنگ و غارت حکایت میکند. اشعار عرب و مثلهایی که در میان آنان رایج بود، بیش از همه چیز میتواند قیافه حقیقی تاریخ آنان را نشان دهد. مورخی که میخواهد به روحیات یک ملت کاملا واقف شود، حتی الامکان نباید از آثار گوناگون فکری آنها به نام شعر، نثر، امثال، قطعات و داستانهای آن ملت غافل شود. خوش تیرهبختانه دانشمندان اسلامی در حد مقدور ادبیات عرب جاهلیت را ضبط نمودهاند. «ابو تمام حبیب بن اوس» از ادبای شیعه بود که در سال 231 هجری وفات کرد. وی اشعاری نیز در مدح پیشوایان شیعه دارد. همچنین او بسیاری از اشعار زمان جاهلیت را گردآوری کرده و در ده باب تنظیم کرده است: 1. حماسه و شجاعت 2. مراثی 3. ادب 4. غزلهای مناسب با دوران جوانی 5. هجا و ذم اشخاص و قبایل 6. شعرهای مناسب با میهمانی و سخاوت 7. مدایح 8. اوصاف و حالات و سیر 9. مطایبات و