رهایی از دست مأموران بیرحم حکومت بتپرست، آن هم با مراقبت کامل دشمن کار آسانی نبود. به خصوص که فاصله مکّه و مدینه زیاد بود. اگر با نقشه صحیحی از مکّه بیرون نمیرفت، چه بسا احتمال داشت مکیان از پشت سر برسند و پیش از آنکه او به یارانش برسد، وی را دستگیر کرده و خونش را بریزند. کیفیت مهاجرت پیامبر را مورّخان و سیرهنویسان، به صورتهای مختلفی نوشتهاند و اختلافی که در میان آنان در خصوصیات جریان هجرت مشاهده میشود، کم سابقه است. مؤلف سیره حلبی تا اندازهای توانسته است منقولات مختلف را با بیاناتی با هم سازش دهد، ولی در پارهای موارد، موفق به رفع تناقض و اختلاف نگردیده است. مطلب قابل توجه اینکه بیشتر محدّثان سنی و شیعه، طرز مهاجرت را به گونهای نقل کردهاند که نتیجتا خلاصی و رهایی آن حضرت را مستند به اعجاز دانسته و رنگ کرامت به آن دادهاند. در صورتی که دقت در خصوصیات سرگذشت، حاکی از این است که نجات آن حضرت نتیجه یک سلسله پیشبینی و تدبیرها و احتیاطها بوده و اراده خداوند بر این متعلق شده بود که پیامبر خود را از طریق مجاری طبیعی نجات دهد، نه از طریق اعمال قدرت. گواه مطلب این است که پیامبر متشبث به علل طبیعی و اسباب عقلی (مانند خوابیدن علی در بستر پیامبر، پنهان شدن پیامبر در غار و ...) شده و از این راه خود را خلاص کرده است.
فرشته وحی پیامبر را آگاه میسازد
فرشته وحی، پیامبر را از نقشه شوم مشرکان آگاه ساخت و او را وادار به مهاجرت کرد و قرار شد برای کور کردن خط تعقیب، کسی در رختخواب پیامبر بخوابد تا مشرکان تصور کنند که پیامبر بیرون نرفته و در درون خانه است. در نتیجه، تنها به فکر