«اوس» بودند، حضور پیامبر معرفی شدند که نام و خصوصیات آنها در تاریخ مضبوط است. در این محضر، مراسم بیعت پایان پذیرفت و رسول گرامی قول داد که در موقع مناسبی مکّه را ترک گوید و به سوی مدینه بیاید؛ سپس جمعیت متفرق شدند. [1] اوضاع مسلمانان پس از پیمان عقبه
اکنون این پرسش به میان میآید که علت چه بود که «یثربیان» که دور از مرکز انتشار اسلام بودند، زودتر از مکیان (با آن قرابت و نزدیکی که با پیامبر داشتند) زیر فرمان پیامبر رفتند و چگونه چند ملاقات کوتاه با مردم یثرب بیش از تبلیغات سیزده ساله وی در مکّه اثر گذاشت؟ علت این پیشرفت را میتوان دو چیز دانست: 1. یثربیان، سالیان درازی با یهود مجاور بودند و خواه ناخواه در مجالس و محافل خود سخن از بعثت پیامبر عربی به میان میآمد. حتی یهود به بتپرستان یثرب میگفتند که این پیامبر عربی آیین یهود را ترویج خواهد کرد و بساط بتپرستی را از جهان خواهد چید؛ همین گفتوگوها در روحیه آنان آمادگی عجیبی برای پذیرفتن آیینی که یهود در انتظار آن بودند، پدید آورده بود. به طوری که شش تن از خزرجیان در نخستین برخورد فورا به پیامبر ایمان آورده و به یک دیگر گفتند که این همان پیامبریست که یهود در انتظار او است و ما باید زودتر از آنها به وی بگرویم. از اینرو، یکی از اعتراضهای قرآن به یهود همین است که شما بتپرستان را با بعثت پیامبر عربی تهدید میکردید و به مردم بشارت میدادید که او ظهور خواهد کرد و علایم او را از روی تورات میخواندید؛ اکنون چرا از او روی گردانیدید؟ چنان که میفرماید: وقتی کتابی [قرآن] از طرف خداوند به سوی آنها فرو فرستاده شد، کتابی که تورات را تصدیق میکند و قبلا با آن در انتظار پیروزی بر بتپرستان بودند، پس از شناسایی آن،
[1]. سیره ابن هشام، ج 1، ص 438- 444 و الطبقات الکبری، ج 1، ص 221- 223.