بعثت به محمد صلی اللّه علیه و آله و سلّم داد، زیرا روزی که پیامبر تمام اعمام و خویشاوندان خود را دور خود جمع کرد و آیین اسلام را به آنان عرضه داشت، ابو طالب به وی چنین گفت: برادرزادهام قیام کن، تو والامقامی، حزب تو از گرامیترین حزبهاست، تو فرزند مرد بزرگی هستی، هرگاه زبانی تو را آزار دهد، زبانهای تیزی به دفاع تو برمیخیزد و شمشیرهای برندهای آنها را میرباید. به خدا سوگند! اعراب مانند خضوع کودک به مادرش، در پیشگاه تو فروتن خواهند شد. [1] آخرین راه
ایمان و اخلاص ابو طالب را باید از نزدیکان بیغرض وی پرسید، زیرا اهل خانه به درون خانه و آنچه در آن میگذرد داناترند. [2] 1. وقتی علی خبر مرگ ابو طالب را به پیامبر داد؛ وی سخت گریست و به علی دستور غسل و کفن و دفن صادر کرد و از خدا برایش طلب مغفرت نمود. [3] 2. در محضر امام چهارم، سخن از ایمان ابو طالب به میان آمد. وی فرمود: در شگفتم که چرا مردم در اخلاص او تردید دارند؛ در صورتی که، هیچ زن مسلمانی نباید بعد از گزینش اسلام در حباله شوهر کافر خود بماند و فاطمه بنت اسد، از سابقات در اسلام و از آن زنانی است که خیلی جلوتر به پیامبر ایمان آورد و همین زن مسلمان در نکاح ابو طالب بود تا روزی که وی از دنیا رفت. 3. امام سجاد علیه السّلام میفرماید: ایمان ابو طالب بر ایمان بسیاری از مردم ترجیح دارد و امیر مؤمنان دستور میداد از طرف وی حج به جا آورند. [4]
[1]. اخرج ابن أخی فإنّک الرفیع کعبا، و المنیع حزبا و الأعلی أبا، و اللّه لا یسلقک لسان إلّا سلقته ألسن حداد، و اجتذبته سیوف حداد، و اللّه لتذلّنّ لک العرب ذلّ البهم لحاضنها «سید ابن طاوس، الطرائف، ص 85، نقل از کتاب غایة السئول فی مناقب آل الرسول» ابراهیم بن علی دینوری». [2]. اهل البیت أدری بما فی البیت. [3]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 14، ص 76. [4]. همان، ص 69.