- وی را در مکّه پناه داد و حمایت کرد و فرزندش در «یثرب» در گردابهای مرگ فرو رفت. [1] بحثی که ریشه سیاسی دارد
بیشک هرگاه یک دهم گواههایی را که بر ایمان و اسلام «ابو طالب» داریم، درباره فرد دیگری دور از گود سیاست و کینه و بغض داشتیم؛ همگی از سنی و شیعه، بالاتفاق اسلام و ایمانش را تصدیق میکردیم، ولی چطور شده که با بودن دهها گواه محکم بر ایمان وی، باز گروهی او را تکفیر کرده و حکم به کفرش کردهاند: حتی بعضی گفتهاند که برخی از آیات که مشعر بر عذاب است، در حق وی نازل گردیده است و گروهی در این باره توقف نمودهاند. عده انگشت شماری از دانشمندان سنی نیز به اسلام و ایمانش حکم کردهاند. از آن جمله است: «زینی دحلان» مفتی مکّه، متوفای سال (1304) و ... ولی باید انصاف داد که هدف از طرح این مسأله، جز طعن فرزندان ابو طالب و بالاخص امیر مؤمنان چیز دیگری نیست. برخی از نویسندگان سنی، برای اینکه بهتر بتوانند ابو طالب را تکفیر کنند؛ دامنه بحث را به پدران پیامبر کشانیده و پدر و مادر آن حضرت را نیز غیر مؤمن قلمداد کردهاند. ما فعلا کاری به این نداریم که تکفیر پدر و مادر پیامبر با اتفاق امامیه، زیدیه و گروهی از دانشمندان محقق سنی مخالف است، ولی سخن درباره کسانی است که به آسانی قلم برداشته و یگانه حامی و مدافع رسول خدا را به کفر متهم کردهاند.
[1]. و لو لا أبو طالب و ابنهلما مثل الدین شخصا و قاما فذاک بمکه آوی و حامیو هذا بیثرب جس الحماما شرح نهج البلاغه، ج 14، ص 84 مینویسد: یک نفر از علمای شیعه کتابی درباره ایمان ابو طالب نوشته بود و آن را پیش من آورد که من تقریظی بر آن بنویسم. من به جای تقریظ این اشعار را که شماره آنها به هفت میرسد بر پشت آن کتاب نوشتم.