بنابراین، سران قریش عهدنامهای به خط «منصور بن عکرمه» و امضای هیئت عالی قریش نوشتند و در داخل کعبه آویزان و سوگند یاد کردند که ملت قریش تا دم مرگ طبق مواد زیر رفتار کنند: 1. همه گونه خریدوفروش با هواداران «محمد» تحریم میشود. 2. ارتباط و معاشرت با آنان اکیدا ممنوع میگردد. 3. کسی حق ازدواج با مسلمانان را ندارد. 4. در تمام پیشامدها باید از مخالفان «محمد» طرفداری کرد. متن پیمان با مواد یاد شده به امضای تمام متنفذان «قریش» جز «مطعم بن عدی» رسید و با شدت هرچه تمامتر اجرا شد. یگانه حامی پیامبر، «ابو طالب» از عموم خویشاوندان (فرزندان هاشم و مطلب) دعوتی کرد و یاری پیامبر را بر دوش آنان نهاد و دستور داد که عموم «فامیل» از محیط «مکّه» به درّهای که در میان کوههای مکّه قرار داشت و به «شعب ابی طالب» معروف بود و دارای خانههای محقر و سایبانهای مختصری بود، منتقل شوند و در آنجا سکنا گزینند و از محیط زندگی مشرکان دور باشند. همچنین، برای جلوگیری از حملههای ناگهانی «قریش» در نقاط مرتفع افرادی را برای دیدهبانی گماشت تا آنها را از هرگونه پیشامد باخبر سازند. [1] این محاصره سه سال تمام طول کشید، فشار و سختگیری به حد عجیبی رسید. ناله جگرخراش فرزندان «بنی هاشم» به گوش سنگ دلان «مکّه» میرسید، ولی در دلشان چندان تأثیر نمیکرد. جوانان و مردان با خوردن یک دانه خرما در شبانه روز زندگی میکردند. گاهی یک دانه خرما را دونیم میکردند. در تمام این سه سال، فقط در ماههای حرام- که امنیت کامل در سرتاسر شبه جزیره حکم فرما بود- بنی هاشم از شعب بیرون آمده و به دادوستد مختصری اشتغال میورزیدند، سپس به داخل دره [1]. سیره ابن هشام، ج 1، ص 350؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 78. این پیمان در شب اول سال هفتم «بعثت» بسته شد. وقتی «ابو طالب» از پیمان محاصره اقتصادی قریش آگاه شد، قصیدهای سرود که نخستین بیت آن این است: أ لم تعلموا أنّا وجدنا محمدانبیّا کموسی خطّ فی أوّل الکتب