لِیَجْعَلَ ما یُلْقِی الشَّیْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقاقٍ بَعِیدٍ [1]؛ خداوند آنچه را که شیطان انجام میدهد، مایه آزمایش برای آن گروه قرار میدهد که قلبهایشان بیمار است و قساوت دارد و همانا ستمگران، سخت در شقاوت و دور از نجات هستند. وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ [2]؛ تا افراد دانا بدانند که قرآن، حق است و از طرف پروردگار تواناست و به آن ایمان بیاورند و دلهایشان در برابر آن خضوع کند؛ خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند، به راه راست هدایت میکند. اکنون به توضیح مفاد آیه میپردازیم: آیه نخست، سه مطلب را متذکر است: 1. رسولان و پیامبران تمنّا میکنند. 2. شیطان در «تمنّاهای آنان» مداخله میکند. 3. خدا آثار مداخله را محو میکند. با توضیح نقاط سهگانه، مفادّ آیه روشن میگردد.
1. مقصود از تمنّای رسولان و پیامبران چیست؟
پیامبران، پیوسته خواهان نشر هدایت و گسترش آیین خود در میان امّتهای خود بودند و برای پیشبرد اهدافشان نقشههایی میکشیدند و در این راه به انواع مصایب و شدائد تن داده و استقامت میورزیدند. رسول گرامی، از این قانون مستثنا نبود. او برای پیشبرد مقاصد خود، نقشههایی داشت و برای تحصیل آرزوهایش مقدماتی میچید. قرآن، این حقیقت را با جمله: ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّی بیان میکند.