آشکارا میفرماید: روح الامین [جبرئیل] آن [قرآن] را بر قلب تو نازل کرده است، تا از گروه ترسانندگان بوده باشی. [1] افسانههای دروغین
نویسندگان، زندگانی کسانی را که شخصیت جهانی دارند، تا حدود امکان ضبط میکنند. حتی برای تکمیل نگارش خود رنج سفر، بر خود هموار میکنند. تاریخ، شخصیتی مانند پیامبر اسلام را سراغ ندارد که خصوصیات زندگی او بسان وی مضبوط باشد و یاران و علاقهمندان او تمام جزئیات زندگی وی را ثبت و ضبط کنند. این علاقه، همانطور که به ضبط حوادث و جزئیات زندگی پیامبر بزرگ اسلام کمک نموده، احیانا سبب شده است که پیرایههایی نیز به کتاب زندگی وی بسته شود. البته این کارها از دوستان نادان دور نیست، تا چه رسد به دشمنان دانا. از این نظر بر نویسنده زندگی شخصیتی، لازم است که در تحلیل حوادث زندگی وی خرم و احتیاط را از دست ندهد و از سنجش حوادث، با موازین دقیق تاریخی غفلت نورزد.
دنباله نزول وحی
روح بزرگ پیامبر با نور وحی نورانی شد. آنچه را از فرشته (جبرئیل) آموخته بود، در صفحه دل ضبط کرد. پس از این جریان، همان فرشته او را خطاب کرد: ای محمد! تو رسول خدایی و من جبرئیلم. گاهی گفته میشود که این ندا را هنگامی شنید که از کوه «حراء» پائین آمده بود؛ این دو پیشامد او را در اضطراب و وحشت فرو برد، از آن جهت که وظیفه بزرگی را عهدهدار شده است.
[1]. نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ «سوره شعراء آیه 195 و در سوره شوری آیه 51 به تمام این راهها اشاره شده است و در این مورد به کتاب رسالت جهانی پیامبران مراجعه بفرمایید».