هرگاه ارتباط انسان با جهان ماورای طبیعت طوری شود که نتیجه آن دریافت یک رشته تعالیم عمومی و دستورات همگانی باشد؛ در این صورت به چنین دریافتی، وحی و به آورنده آن، فرشته وحی و به گیرنده آن، پیامبر گفته میشود. الهام درباره فرد گیرنده ممکن است [1] اطمینانبخش باشد؛ در عین حال برای دیگران قانعکننده نیست. از اینرو، دانشمندان تنها وحی را سرچشمه مطمئن برای معرفت عمومی میدانند. وحیی که بر پیامبران که نبوت آنان با دلایل قطعی از معجزه و غیره ثابت گردیده است، نازل میگردد.
اقسام وحی
روح بر اثر کمالاتی که دارد میتواند از راههای گوناگون با عوالم روحانی تماس بگیرد. ما در اینجا خلاصه این طرق را- که در روایات پیشوایان اسلام وارد شده است [2]- میآوریم: 1. گاهی حقایق آسمانی را به طور الهام دریافت میکند و آنچه که بر قلب او القا میشود، حکم علوم بدیهی را پیدا میکند که شک و تردید در آن راه نمییابد. 2. جملهها و کلماتی را از جسمی (مانند کوه و درخت) میشنود، مانند شنیدن موسی علیه السّلام سخن خدا را از درخت. 3. حقایق در عالم رؤیا برای او بسان روز روشن کشف میشود. 4. فرشتهای از طرف خدا مأمور میشود که کلام مخصوصی را به او برساند. قرآن از این طریق، برای رسول گرامی نازل شده است و خود قرآن نیز در «سوره شعراء»
[1]. اگر میگوییم: «ممکن است»، به خاطر این است که مبدأ این نوع الهامها روشن نیست و به هر نوع واردات قلبی و ناگهانی که ریشه آن معلوم نیست نمیتوان اعتقاد نمود؛ و به عبارت دیگر باید میان الهام رحمانی و الهام شیطانی با موازین شرعی و عقلی تفاوت گذارد. [2]. ر. ک: بحار الانوار، ج 18، ص 193، 194، 255، 256.