او حمایت میکنند و از قریش همسری انتخاب مینماید که سرور زنان قریش است. سپس اشاره به خدیجه نمود و گفت: خوشا به حال کسی که افتخار همسری او را به دست آورد. [1] 3. ورقه (عموی خدیجه) از دانایان عرب بود و اطلاعات فراوانی درباره کتابهای عهدین داشت و مکرر میگفت: مردی از میان قریش از طرف خدا برای هدایت مردم برانگیخته میشود و یکی از ثروتمندترین زنان قریش را میگیرد و چون خدیجه ثروتمندترین زنان قریش بود؛ از این لحاظ گاهوبیگاه به خدیجه میگفت: روزی فرا میرسد که تو با شریفترین مرد روی زمین وصلت میکنی. 4. خدیجه، شبی در خواب دید: خورشید، بالای مکّه چرخ خورد و کم کم پایین آمد و در خانه او فرود آمد. خواب خود را برای ورقه نقل کرد. وی چنین تعبیر نمود: با مرد بزرگی ازدواج خواهی نمود که شهرت او عالمگیر خواهد شد. اینها جریانهایی است که بعضی از مورخان [2] نقل کردهاند و در بسیاری از کتابهای تاریخی نیز ثبت شده است. مجموع اینها، علل تمایل خدیجه را آفتابی میکند که بیشتر مولود ایمان و اعتقاد او به معنویت جوان قریش بود و اینکه امین، برای تجارت او از دیگران مناسبتر است؛ شاید کمتری اثری در ایجاد این وصلت نداشته است.
کیفیّت خواستگاری خدیجه
قدر مسلم این است که پیشنهاد، ابتدا از طرف خود خدیجه بوده است. ابن هشام [3] چنین نقل میکند: خدیجه، شخصا تمایلات خود را اظهار کرد و چنین گفت: عموزاده! من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و آن عظمت و
[1]. بحار الانوار، ج 16، ص 20. [2]. همان، ج 6، ص 104. [3]. سیره ابن هشام، ج 1، ص 204.