بساطی که نشسته است، بنشاند. [1] قرآن مجید در سوره «الضحی» از دوره یتیمی پیامبر چنین یاد میکند: أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فَآوی [2]؛ مگر تو را یتیم نیافت و پناه نداد؟ حکمت یتیم گشتن نوزاد «قریش» برای ما چندان روشن نیست. همین قدر میدانیم سیل خروشان حوادث بیحکمت نیست، ولی با این وضع میتوان حدس زد که خدا خواست رهبر جهانیان، پیشوای بشر، پیش از آنکه زمام امور را به دست بگیرد و رهبری خود را آغاز کند، شیرینی و تلخی روزگار را بچشد و در نشیب و فراز زندگی قرار گیرد، تا روحی بزرگ و روانی بردبار و شکیبا پیدا کند و تجربههایی از سختیها بیندوزد و خود را برای مواجهه با یک سلسله از شداید، سختیها، محرومیتها و دربهدریها، آماده سازد. خدای او خواست طاعت کسی بر گردن او نباشد و از نخستین روزهای زندگی آزاد بار آید و مانند مردان خود ساخته موجبات پیشرفت و ترقی و تعالی خود را به دست خویش فراهم سازد. تا روشن گردد که نبوغ، نبوغ بشری نیست و پدر و مادر در سرنوشت او دخالتی نداشتند و عظمت و بزرگی او از منبع وحی سرچشمه گرفته است.
مرگ عبد المطلب
حوادث جان گداز جهان، پیوسته در مسیر زندگانی انسان خودنمایی میکند و مانند امواج کوه پیکر دریا، یکی پس از دیگری سر برداشته و کشتی زندگی او را هدف قرار میدهد و ضربههای شکننده خود را بر روح و روان آدمیزاد وارد میسازد. هنوز امواجی از اندوه، در دل پیامبر حکومت میکرد که برای بار سوم، با مصیبت بزرگتری مواجه شد. هنوز هشت بهار بیشتر از عمر او نگذاشته بود که سرپرست و
[1]. سیره ابن هشام، ج 1، ص 168. [2]. الضحی (93) آیه 6.