responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : بزم قدسیان: مشاهیر مدفون در تکیه تویسرکانی تخت فولاد اصفهان المؤلف : قاسمی، رحیم    الجزء : 1  صفحة : 467

سؤال: مستدعیم بیان فرمایید.

جواب: اصحاب یمین نورانی و بشّاش و منظره آنها حاکی از خوشحالی بود.

مقرّبین نیز در منتها درجه مسرّت و بالاتر از آن که در وهم خطور کند از مقامات و همان قسمی که در اخبار است کالبرق الخاطف آمد و شد می نمودند، و قسمتی از این دو فرقه را شناختم همان اهل الله و زاهدین و علمای عاملین بودند.

ولی اصحاب شمال روشنی زرد کمی داشتند رنجور و پژمرده و بدحال. برخی آنها را نشناختم و بعضی را شناختم(نام دو نفر به لب ایشان آمد و فوراً بس کردند، مثل آن که پشیمان شدند و مؤلف نیز چون حالیه رحلت کرده اند از نام آن دو خودداری می نمایم؛ همین قدر به لباس حق به جانبی ولی از دنیاداران بودند).

باز فرموده: یک نفر را دیدم به نظر آشنا آمد اما هر چه خیره شدم او را بشناسم میسّر نشد، مثل این که بر صورتش نقابی مانع از شناختن بود. فهمیدم گرچه عاصی است امّا عمل صالحی مانند صدقه و نماز جماعت داشته که اکنون حاجب از شناسایی است.

سؤال: در این اوقات هم این گونه حالات برای حضرت عالی رخ می دهد؟

جواب: نه حالیه پیر شده ام و همین قدر است به نفس حیوانی و پرستاری بدن مشغول باشم و نمی رسم به عالم روحانیت و بساط قرب بپردازم.

پس مذاکره ختم و در قلب خود شعری انشا نمودم:

بشو محرم به خلوتخانه انس

رفیق ساکنان عالم قدس

و به یادم آمد فرمایش شیخ بهائی رحمه الله در اوایل "کشکول"... : "حررتها فی

اسم الکتاب : بزم قدسیان: مشاهیر مدفون در تکیه تویسرکانی تخت فولاد اصفهان المؤلف : قاسمی، رحیم    الجزء : 1  صفحة : 467
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست