(مسأله 202) مستحب است به هنگام شهادت دادن بر عقايد حقّه و توصيه به آنها،
كسانى را كه در آنجا حضور دارند شاهد بگيرد.
(مسأله
203) مستحب است به كسى كه در حال احتضار است عقايد حقّه را تلقين كنند تا
آنها را بر زبان جارى سازد.
(مسأله
204) مستحب است آخرين كلمهاى كه بر زبان انسان جارى مىشود، كلمه طيّبه
«لا اله الّا اللّه» باشد، كه بر اساس روايات معتبر حضرت رسول اكرمi ميفرمايد: لقنوا موتاكم لا اله الا الله فان
من كان آخر كلامه لا اله الا الله دخلالجنة وچنين شخصى اهل بهشت است ([8]).
(مسأله
205) مستحب است پس از مرگ به بستن چشمها، چانه و دهان ميت اقدام شود،
دستها و پاهايش را دراز كنند و پارچهاى به رويش بيندازند.
(مسأله
206) اقدام كردن به غسل و كفن و دفن و ديگر امور مربوط به مرده مؤمن بر
همگان «واجب كفائى» است، پس اگر عدّهاى به اين كار اقدام نمايند از ديگران ساقط
مىشود و اگر كسى انجام ندهد همگان گنهكار مىشوند.
(مسأله
207) اقدام كردن به اين امور حتما بايد با اجازه ولى ميّت باشد، كه همان
وارث اوست، و در ميان وارثان هر طبقهاى كه در ارث مقدم است، از نظر اجازه نيز
مقدم مىباشد.
(مسأله
208) مرد نسبت به همسر از همه شايستهتر است.
(مسأله
209) اگر مراجعه كردن به وارث طبقه قبلى ممكن نباشد، به طبقه بعدى مراجعه
مىشود و از او اجازه تحصيل مىگردد.
(مسأله
210) اگر ميت ولىّ نداشته باشد و يا دسترسى به او نباشد، هر كسى مىتواند
نسبت به كفن و دفن او اقدام كند و احتياج به اجازه حاكم شرع نيست، مگر به هنگام
بروز اختلاف كه بايد به حاكم شرع مراجعه كرد.
(مسأله
211) اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه جز ولى، شخص ديگرى