(مسأله 1885) عهد و نذر و قسم ممكن است به چيزى مشروط نشود و مثلًا به طور منجّز
بگويد: به خدا سوگند كه فلان روز روزه مىگيرم، يا بر خدا باشد بر عهده من كه اوّل
هر ماه را روزه بگيرم، يا با خدا عهد مىبندم كه هر روز فلان مقدار بهفقير صدقه
بدهم.
(مسأله
1886) اگر انسان فرش و ظرف و چراغى را براى كعبه معظّمه يا يكى از مشاهد
مشرّفه نذر كند، اگر خود آن در آنجا قابل استفاده باشد، بايد عينا در آنجا به كار
گرفته شود، و در غير اين صورت، آن را مىفروشند و پولش را در آنجامصرف مىكنند.
(مسأله
1887) اگر چيزى كه براى كعبه يا يكى از حرمها نذر شده، در اثر خيانت
نگهبانان يا ناتوانى آنان در آنجا قابل استفاده نباشد، آن را براى محتاجان از
حاجيان يا زائران آن حرم صرف مىكنند.
(مسأله
1888) اگر چيزى را براى شخص پيامبر، يا يكى از امامان يا يكى از اولياى
الهى نذر كرده باشد، آن را در راههاى خيريّه صرف مىكنند و ثوابش را به آن شخص
اهدا مىكنند. مگر اينكه راه مشخّص را به هنگام نذر تعيين كردهباشد، كه بايد در آن
راه صرف شود.
(مسأله
1889) اگر شخص بيمارى خودش را در مقابل مال معيّنى از خداوند بخرد، پس از
بهبودى بر آن مال حكم سهم امام جارى مىشود، پس بايد آن را به حاكم شرع بدهد، حاكم
شرع نيز بنابر احتياط واجب بايد آن را به فقرا، مساكينو ابناء سبيل (در راه
ماندگان) صرف نمايد.
(مسأله
1890) كفّاره در صورت مخالفت عمدى واجب مىشود و اگر مخالفت كرد موجب منحل
شدن عهد و نذر و سوگند مىگردد.
(مسأله
1891) خدا را به شهادت طلبيدن و «خدا گواه است»، «خدا مىداند» گفتن نيز
همانند سوگند مىباشد، يعنى اگر بر خلاف واقع انسان خدا را به شهادت بطلبد حرام
مىباشد و بايد توبه كند.