(مسأله
1396) جنون از نظر شدّت و ضعف مختلف است و كمترين مرتبه آن براى ممنوع
التصرّف بودن كافى است.
(مسأله
1397) كمترين مرتبه جنون آن است كه شخص در اثر ضعف عقل و كمبود ادراك،
مصلحت را از مفسده، و منفعت را از ضرر تشخيص ندهد و براى انتخاب راه منطقى و
عقلائى قادر نباشد.
3)
سفاهت
عبارت
از يك حالت درونى است كه به ناتوانى انسان از نگهدارى اموال خويش از تلف شدن، فاسد
شدن و ناقص شدن مربوط مىشود.
(مسأله
1398) كسى كه در اثر نقصان عقل، به كارى دست مىزند كه مالش را در معرض
تلف و تباهى و نقصان قرار مىدهد، سفيه به شمار مىرود.
(مسأله
1399) كسى كه نمىتواند مراقبت لازم را از مال خود داشته باشد، يا آن را
به رايگان مىبخشد و يا معاملاتى انجام مىدهد كه به صورت آشكار مغبون مىشود،
سفيه مىباشد.
(مسأله
1400) كسى كه سابقه جنون و يا سفاهت داشته، براى صحّت دادوستد با او لازم
است كه عقل و رشد او آزموده شود، يا دو شاهد عادل بر آن گواهى دهند، و يا مشاهده
كنيم كه ولى با او همانند يك فرد عاقل و هشيار رفتار مىكند.
(مسأله
1401) براى ثبوت حكم سفاهت بر فردى و يا رفع آن از فردى، نيازى به حكم
حاكم شرع نيست، بلكه هر كسى بايد بر طبق علائمى كه در (مسأله فوق
بيان گرديد، رفتار نمايد.
(مسأله
1402) شخص سفيه از هر تصرّفى كه هزينه كردن مال را در پى داشته باشد منع
مىشود، مانند ازدواج، نذر، عهد و سوگند.