اسم الکتاب : زيارتگاههاى عراق (معرفى زيارتگاه هاى مشهور در كشور عراق) المؤلف : فقیه بحرالعلوم، محمدمهدی الجزء : 1 صفحة : 391
و «عبيدالله بن احمد نهيك» نيز
از او، نقل مىنموده است.[1210] از او، با عنوان امام
ميمونيه ياد مىكنند.[1211] او مدتى براى امام موسى كاظم
(ع) نامه نگارى مىكرد و براى شيعيان آن حضرت، نامه مىنوشت.[1212]
سعايت محمد از امام موسى كاظم (ع)
على بن جعفر عريضى، فرزند امام صادق (ع) و برادر امام كاظم (ع) گفت:
موقعى كه در مكه، عازم عمره بوديم، برادرزادهام، محمد بن اسماعيل، نزد من آمد و گفت: «عمو! من مىخواهم به طرف بغداد بروم و دوست دارم عمويم ابوالحسن را ديدار و وداع كنم. ميل دارم تو نيز با من باشى»!
من با محمد بن اسماعيل، به خانه موسى بن جعفر (ع) رفتيم و منزلش در حومه بود. موقعى كه به خانه آن حضرت رسيديم، مغرب گذشته بود.
كوبه در را به صدا در آوردم. برادرم، موسى (ع) صدا زد: «كيستى؟» گفتم: «على». فرمود: «الان مىآيم». چون وضو را طول مىداد، عرض كردم: «شتاب فرماييد». فرمود: «آمدم». حضرت تشريف آورد و جلوى در اتاق نشست. نزديك رفتم و سر امام را بوسيدم و عرض كردم: «براى كارى آمدم. اگر خير باشد، توفيق خدايى است و اگر نه، اشتباه زياد داريم؛ اين هم يكى از آنها».
فرمود: «چه كارى دارى؟» گفتم: «برادرزادهات مىخواهد شما را ديدار كند و به بغداد رود». فرمود: «كجاست؟ بگو بيايد». بيرون منتظر بود. او را خواندم. نزديك آمد و سر امام را بوسيد و عرض كرد: «قربانت گردم! مرا سفارشى فرماييد تا راهنماى سعادتم باشد». امام فرمود: «تو را سفارش مىكنم كه از خدا بترس و در خون من، شركت مكن و خون مرا به گردن مگير».
[1210] . الفهرست، محمد بن اسحاق النديم، ص 665؛ نقد
الرجال، ج 4، ص 143.