طلاق رجعى اگر در زمان عده بميرد ارث مىبرد. سوم: آن كه طلاق به خواهش زن واقع نشود، پس در طلاق خلع كه به خواهش زن است و در طلاق مبارات كه با التماس هر دوى آنها است ارث نمىبرد.
در احكام رجوع
و آن عبارت است از برگرداندن زن در زمان عده به زوجيت پيش، پس در طلاق بائن رجوع نمىتواند بكند و بعد از عده نيز رجوع نمىتواند بكند.
مسأله 1 رجوع واقع مىشود به هر لفظى كه دلالت كند بر واقع كردن آن، چه عربى و چه غير عربى، مثل اين كه بگويد رجوع كردم يا برگرداندم تو را به زنى خودم، و هر چه مفيد آن باشد.
مسأله 2 با هر عملى كه مرد با زن انجام دهد كه آن عمل به غير شوهر جائز نيست مثل نزديكى كردن و بوسه نمودن و دست مالى نمودن به شهوت، رجوع واقع مىشود.
مسأله 3 لازم نيست اول رجوع كند بعد اين اعمال را انجام دهد، بلكه اين اعمال جائز است بىقصد رجوع و به هر يك از آنها رجوع واقع مىشود، گر چه قصد رجوع نكند، بلكه بعيد نيست كه در خصوص نزديكى حتى با قصد رجوع نكردن نيز رجوع واقع شود، ولى در غير نزديكى محل تأمل است.
مسأله 4 اگر اين اعمال از آدم خواب يا غافل و يا كسانى كه قصد رجوع ندارند واقع شود، رجوع حساب نمىشود.