بدان كه به واسطه شير خوردن از زن طوايفى نيز بر مرد و زن حرام مىشوند و محقق شدن رضاع متوقف است بر امور و شرايطى:
اول: پيدا شدن شير در پستان زن از راه حلال و وطى جايز و اگر چنانچه رحم جذب كرد منى را از خارج باز شرط حاصل است، چنانچه اگر وطى از روى اشتباه شده باشد، شرط حاصل است.
دوم: بچه شير را بياشامد به مكيدن از پستان زن.
سوم: زنى كه بچه را شير مىدهد زنده باشد در مدتى كه معتبر است شير دادن.
چهارم: بچهاى كه شير مىخورد دو سال نداشته باشد.
پنجم: يكى از اين سه امر حاصل شود؛ يا اين كه گوشت و استخوانش برويد به توسط شير دادن، و يا اين كه يك شبانه روز پشت سر هم شير بخورد بدون اين كه شير ديگرى يا غذاى ديگر فاصله شود، و يا اين كه پانزده مرتبه شير بخورد به نحو كامل. و بعيد نيست كه ميزان اصلى روييدن گوشت و استخوان باشد، و براى تشخيص آن يكى از آن دو امر معين شده باشد، لكن احتياط واجب آن است كه اگر يكى از آن دو امر حاصل شد ترتيب اثر دهند گر چه گوشت روييده نشده باشد و استخوان محكم نشده باشد.
مسأله 1 اگر چنانچه زنى كه شير مىدهد شوهرش او را طلاق داد يا مرد، مانعى ندارد و رضاع حاصل مىشود، چنانچه اگر شوهر هم بكند اشكالى نيست.
مسأله 2 چنانچه رضاع حاصل شد با مراعات همه شرايطى كه در او معتبر است در اين صورت پدر و مادرى كه صاحب شير هستند در حكم پدر و مادر نسبى او مىباشد و همان اصناف هفتگانه كه به نسبت حرام بود به رضاع حرام مىشود.