داشته و مدت چند سال زمين را شوهرش زراعت مىنموده و بعد از آن زمين را به دو دخترش هبه نموده و در حين هبه با داماد بزرگش شرط كرده كه او را به زيارت كربلا ببرد و قبل از تحقق شرط، آن زن وفات كرده و داماد بزرگش را ناظر، و پسر خود را وصى قرار داده وصيّت براى حج نيابتى هم نكرده- با اين تفصيلات- آيا زن مذكور از نظر شرعى مستطيعه بوده است يا خير؟ و بر فرض استطاعت، هبه زمين موروثى صحيح است يا خير؟ و بر فرض استقرار وجوب حج، و عدم صحت هبه زمين، آيا بعد از وفاتش نائب حجّ بلدى براى او بگيرند يا ميقاتى؟ و ثانيا زمين مال كسى است كه اجرت نائب را مىدهد و يا اين كه زمين مال همه ورثه و اجرت نائب بر عهده همه آنهاست؟
ج
- در فرض سؤال، حجّ بر ذمّه مشار اليها مستقر است و اگر تركهاى از خود باقى گذاشته، واجب است براى او حجّ ميقاتى بدهند و در هر صورت هبه صحيح است و چيزى از اين بابت بر موهوب لها نيست.
س 23
- دارايى پدر اين جانب، عبارت است از يك باب منزل مسكونى كه من و مادرم و خانوادهام در آن زندگى مىكنيم و يك باب باغچه كه در گذشته هيچ درآمدى نداشته و مجاور خانه و حدود پانصد متر مىباشد و من حدود سال 53 تا كنون مشغول كار هستم و يك حقوق ماهانه دارم و پدرم در سال 54 از دنيا رفته و مخارج روزمره او از اين طريق بوده كه مقدارى خودم در