مبنى بر اين كه توانايى روزه گرفتن را ندارم و با توجه به اين كه خودم نيز نمىتوانستم تشخيص دهم كه آيا مىتوانم روزه بگيريم يا نه، چند سالى را روزه نگرفتهام و در حال حاضر چون مدت زيادى از آن گذشته تعداد روزههاى فوت شده را نمىدانم و ثانيا نمىدانم كه آيا كفاره هم بر من واجب است يا نه؟
ج
- به مقدارى كه يقين داريد كه بعد از بلوغ روزه نگرفتهايد بايد قضا نماييد و كفاره در فرض مسأله واجب نيست.
س 77
- با توجه به جوّ فكرى كه در زمان طاغوت به خصوص بر جوانان حاكم بود كه از اسلام دور يا بىتفاوت بودند اگر كسى در آن دوران به سن بلوغ رسيده و اصلا نه به اسلام آشنا بوده و نه خانواده او به او گفتهاند، آيا بايد نماز و روزههائى را كه در آن موقع نگرفته اكنون بگيرد؟
ج
- نماز و روزههاى فوت شده را بايد قضا كند.
س 78
- شخصى خيال كرده فلان سال بالغ شده و از سالهاى بعد آن سال (بلوغ) هم قضاى روزه به گردن دارد مدتى روزه گرفته به نيت قضاى سال بلوغ بعدا معلوم شده كه آن سال بالغ نبوده آيا مىتوان روزههاى قضايى كه گرفته به جاى قضاى سالهاى بعدى حساب كند؟
ج
- مانع ندارد.
س 79
- اين جانب در سنين اول بلوغ به علت نادانى بيشتر روزههايم را خوردهام و روزهاى حاملگى به علت دستور دكتر روزه نگرفتم و سال اول عروسى يك ماه نگرفتم، اكنون 50 ساله هستم و نمىتوانم همه آنها را بگيرم