دارند كه اگر زناشوئيشان تا آخر عمر برقرار و باقى ماند، در شهر شوهر اقامت كنند و الّا بوطن اصليشان برگشت بنمايند، بفرمائيد كه حكم نماز و روزه اين زنها در ورود به وطن اصليشان چه مىباشد؟
ج
- وطن اصلى تا از آن اعراض نشده به حكم وطن باقى است.
س 430
- فردى از شمال در تهران ازدواج كرده و حال اينكه شمال وطن شوهر است وظيفه همسر در قبال اعمال عبادى در وطن شوهر چه كيفيّت دارد؟
ج
- وطن يكى از دو همسر حكم وطن براى ديگرى ندارد.
س 431
- وطن حقير ورامين است و وطن همسرم كرج، فرزندم در تهران متولد شده و پس از چند روز به كرج برده شده و پس از يك ماه به شاهرود برده شد (چون حقير كارمند و محل كارم شاهرود بوده است) پس از حدود دو سال با انتقال حقير به سمنان، به سمنان آمد و اكنون هفت سال است كه در سمنان مىباشد وطن فرزندم كدام يك از اين شهرهاست؟
ج
- در فرض مرقوم جاى معينى براى فرزند شما وطن محسوب نمىشود تا خودش بعد از بلوغ محلى را براى خود وطن انتخاب كند.
س 432
- شخصى هستم اهل و ساكن بيارجمند شاهرود امّا همسرم اهل طزره دامغان و هر چند ماه يك مرتبه 2 تا 3 روز به وطن همسرم مىرويم، حكم نماز و روزه من و همسرم چيست؟ ضمنا بچه اين جانب در شهرستان شاهرود متولد شده است امّا الآن ساكن بيارجمند است وطن اصلى او كجاست و آيا