- اهالى تنكابن ساليان متمادى است كه به طريق پدران و اجداد خود هر سال دو ماه يا بيشتر يا كمتر در تابستانها به ييلاق مىروند و در آنجا خانه و علاقهاى هم دارند، آيا آنجا وطنشان شمرده مىشود يا نه؟
ج
- اگر ييلاق را براى هميشه محلّ زندگى سالى چند ماه قرار دادند، آنجا وطن محسوب مىشود.
س 421
- اگر كسى از شهر محل تولد خود رفته باشد و در شهر ديگرى اقامت گزيند و قصد اقامت در شهر محل تولد خود را هم نداشته باشد فقط براى ديدار در سالى بنا به مقتضا به آنجا رود ضمنا آن شهر هم وطن هميشگى پدر و مادر و اجداد او باشد نماز و روزه در آن شهر (محل تولد) چگونه است؟
ج
- در صورتى كه اعراض از آن نكرده باشد در آنجا بايد نماز را تمام بخواند.
س 422
- اين جانب هر چند وقت يك بار به محلّ تولد و وطن اصلى خود مىروم ولى به هيچ وجه قصد بازگشت دائمى به آنجا را ندارم، آيا آنجا وطن من محسوب مىشود، يا اين كه اعراض محقق شده است؟
ج
- اگر قصد داريد كه ديگر براى سكونت به وطن اصلى خود بر نگرديد اعراض حاصل است.
- شخصى از محل ولادت خود اعراض كرده و در جاى ديگرى مشغول به تحصيل است ولى با اين حال در ايام سال براى ديدن والدين و كارهاى ديگر به آنجا مىرود و رفت و آمد خود را قطع نكرده است، آيا