ثانوى خود فرض مىكردم در حالى كه قصد اقامت نمىكرده و مسافرتهاى بيش از هشت فرسخ نيز داشتهام، نمازهاى خود را تمام و روزهها را نيز گرفتهام، آيا در اين مدت به وظايف خود صحيح عمل كردهام؟ «^»
ج
- بدون قصد سكونت دائم، وطن تحقق پيدا نمىكند و نمازهايى كه بر خلاف وظيفه انجام شده قضا دارد.
س 408
- ساكنين شهركى بعد از تحويل گرفتن خانههاى خود، در آن شهرك قصد توطّن نمودهاند ولى چون مسافت محلّ كارشان از شهرك بيش از مسافت شرعى مىباشد و بايد هر روزه اين مسير را طى نمايند، بعد از قصد توطّن حتى به مدّت ده روز هم در محلّ سكونت خود اقامت نكردهاند و دائما مسير بين منزل و محلّ كار را روزانه مىپيمايند؛ با توجه به اين كه بعد از قصد توطن بايد مدت 6 ماه در محلّ، اقامت دائم نمايند، نماز و روزه اهالى اين شهرك چگونه است؟
ج
- ماندن شش ماه در صدق وطن شرط نيست، چنانچه قصد ماندن هميشه در محلّ سكونت كردهاند و در آنجا مدّتى ماندهاند كه عرفا گفته شود ساكن آنجا هستند، محل مزبور وطن آنها محسوب مىشود و در غير اين صورت در آن حكم مسافر دارند و در هر صورت در بين راه و محل كار بايد نماز را شكسته بخوانند.
^ لطفا براى اطّلاع بيشتر در مورد اين سؤال، به مسأله 402 نيز مراجعه كنيد.