مراجع اسلام، شطر كلمهاى اهانت بكند كسى به يك نفر از مراجع اسلام، بين او و خداى تبارك و تعالى ولايت منقطع مىشود. كوچك فرض مىكنيد؟ فحش دادن به مراجع بزرگ ما را كوچك فرض مىكنيد؟ اگر به واسطه بعضى از جهالتها لطمهاى بر اين نهضت بزرگ وارد بشود، معاقَبيد پيش خداى تبارك و تعالى؛ توبهتان مشكل است قبول بشود، چون به حيثيت اسلام لطمه وارد مىشود. اگر كسى به من اهانت كرد، سيلى به صورت من زد، سيلى به صورت اولاد من زد، و اللَّه تعالى راضى نيستم در مقابل او كسى بايستد دفاع كند؛ راضى نيستم. من مىدانم، من مىدانم كه بعض از افراد يا به جهالت يا به عمد مىخواهند تفرقه ما بين اين مجتمع بيندازند. تفرقه بين اين مجتمع معنايش اين است كه در اسلام خداى نخواسته خلل واقع بشود؛ استعمار به آرزوى خودش برسد
ما خودمان را بايد فدا كنيم براى اسلام؛ آمال و آرزويمان را بايد فدا كنيم براى اسلام. همه مراجع از شصت به آن طرفند؛ در عَشَره مشئومه يا ميمونه. [1] اگر براى خدا در اين عشره از بين برويم، عشره ميمونه است؛ و اگر چنانچه باز به [دنبال] آمال و آرزو باشيم مشئومه. همه مراجع از شصت به آن طرف هستند؛ ديگر مىشود كه اين اشخاصى كه ريششان را در اسلام سفيد كردهاند، اينها خداى نخواسته بر خلاف مصالح اسلام عملى بكنند؟ نمىشود آقا. اگر يكوقت اختلاف اجتهاد در كار باشد؛ مثل ساير مسائل شرعيه اختلاف اجتهاد در كار باشد، بچهها و جوانها نبايد دخالت بكنند؛ خطرناك است؛ دشمن بيدار است. گمان نكنيد كه فحش به يك نفر است؛ فحش به يك جامعه اسلامى است؛ اهانت به يك جامعه اسلامى است؛ وَهْن وارد شدن [2] بر يك جامعه اسلامى است.
دست برادرى به سوى مسلمين
من كه اينجا نشستهام دست تمام مراجع را مىبوسم؛ تمام مراجع اينجا، نجف، ساير بلاد، مشهد، تهران، هر جا هستند، دست همه علماى اسلام را من مىبوسم. مقصد بزرگتر
[1] «عَشَرَه مشئومه»، دهه نامبارك و نامطلوب؛ و «عَشَرَه ميمونه» دهه مسعود و مبارك.