اسم الکتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) المؤلف : الخميني، السيد روح الله الجزء : 1 صفحة : 545
صاحب مقام بالاصاله نبىّ ختمى است، و ديگر سالكين در عروج تبع آن ذات مقدس هستند. و ما اكنون در صدد بيان كيفيت سير آن ذات مقدس، و تفاوت معراج روحانى او با معراج ساير انبيا و اوليا، عليهم السلام، نيستيم، و در مقام به ذكر يك حديث كه راجع به نورانيت آنها وارد است اكتفا مىكنيم، زيرا كه ادراك نورانيت آنها نيز نورانيت باطنيه و جذبه الهيه مىخواهد.
كافى بإسناده عن جابر، عن أبي جعفر، عليه السّلام، قال: سألته عن علم العالم. فقال لي: يا جابر، إنّ في الأنبياء و الأوصياء خمسة ارواح: روح القدس، و روح الإيمان، و روح الحياة، و روح القوّة، و روح الشّهوة. فبروح القدس، يا جابر، عرفوا ما تحت العرش إلى ما تحت الثّرى. ثمّ قال: يا جابر، إنّ هذه الأربعة أرواح يصيبها الحدثان، إلّا روح القدس، فإنّها لا تلهو و لا تلعب. [1] و بإسناده عن أبي بصير، قال: سألت أبا عبد اللّه، عليه السّلام، عن قول اللّه تبارك تعالى: «وَ كَذلِكَ إلَيْكَ رُوحا مِنْ أمْرِنا ما كَنتَ تَدْري مَا الْكِتابُ وَ لا الإيمانُ»[1] قال: خلق من خلق اللّه تبارك و تعالى، أعظم من جبرئيل و ميكائيل، كان مع رسول اللّه، صلّى اللّه عليه و آله، يخبره و يسدّده. و هو مع الأئمّة من بعده، صلوات اللّه عليهم. [2] از حديث اوّل معلوم شد كه براى انبيا و اوصيا، عليهم السلام، مقام شامخى است از روحانيت كه آن را «روح القدس» گويند. و به آن مقام احاطه علمى قيّومى دارند به جميع ذرات كائنات. و در آن روح غفلت و نوم و سهو و نسيان و ساير حوادث امكانيه و تجددات و نقايص ملكيّه نيست، بلكه از عالم غيب مجرد و جبروت اعظم است. چنانچه از حديث دوم معلوم شود كه آن روح مجرد كامل، از جبرئيل و ميكائيل، كه اعظم قاطنين مقام قرب جبروت هستند، اعظم است.
آرى، اوليايى كه حق تعالى با دو دست قدرت جمال و جلال خود تخمير طينت آنها را كرده و در تجلى ذاتى اوّلى، به جميع اسماء و صفات و مقام احديت جمع در مرآت كامل آنها ظهور نموده، و تعليم حقايق اسماء و صفات در خلوتگاه غيب هويت فرموده، دست آمال اهل معرفت از دامن كبرياى جلال و جمال آنها كوتاه و پاى معرفت اصحاب قلوب از نيل وصول به اوج كمال آنها در گل است. و در حديث
[1] جابر گويد: از امام باقر (ع) درباره علم عالم پرسيدم، فرمود: اى جابر، همانا در پيغمبران و اوصياء پنج روح است: روح القدس، روح ايمان، روح زندگى، روح قوه، روح شهوت. اى جابر، ايشان به روح القدس امور و مطالب زير عرش تا زير خاك را مىدانند. سپس فرمود: اى جابر، اين چهار روح را آفت رسد مگر روح القدس را كه بازى و ياوهگرى ندارد. اصول كافى، ج 1، ص 272، «كتاب الحجة»، «باب فيه ذكر و الارواح التي فى الائمه». حديث 2.
[2] «و با سند خود از أبو بصير روايت كند كه گفت از امام صادق (عليه السلام) از اين كلام خداوند تبارك و تعالى: «و همچنين روح را به فرمان خويش به سويت فرستاديم، تو نمىدانستى كتاب و ايمان چيست.» پرسيدم، فرمود:
«روح آفريدهاى است از آفريدگان خداى تبارك و تعالى، بزرگتر از جبرئيل و ميكائيل. اين روح همراه پيامبر (ص) بود، او را آگاه مىساخت و استوارش مىداشت. و پس از پيامبر اين روح همراه امامان است.» اصول كافى، ج 1، ص 273، «كتاب الحجة»، «باب الروح التي يسدد اللّه بها الأئمة» حديث 1.