اسم الکتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) المؤلف : الخميني، السيد روح الله الجزء : 1 صفحة : 404
مسلمين كناره گرفته فرادى نماز مىخواند! و معلل مىكند عمل خود را به اينكه شبهه مىكنم به دلم نمىچسبد! ولى در عين حال از امامت مضايقه ندارد! با آنكه كار امامت سختتر و جاى شبهه در آن بيشتر است، ولى چون موافق هواى نفس است در آن شبهه نمىكند! و از شئون وسوسه، كه ابتلاى به آن زيادتر است، وسوسه در قرائت است كه به واسطه تكرار آن و تغليظ در اداى حروف آن گاهى از قواعد تجويديه خارج مىشود، بلكه صورت كلمه بكلى تغيير مىكند! مثلا «ضالّين» را به طورى ادا مىكند كه به قاف شبيه مىشود! و حاء «رحمن و رحيم» و غير آنها را به طورى در حلق مىپيچد كه توليد صوت عجيبى مىكند! و بين حروف يك كلمه را منفصل مىنمايد به طورى كه هيئت و ماده كلمه بكلى به هم مىخورد و از صورت اصلى خود منسلخ مىشود. بالاخره نمازى كه معراج مؤمنين و مقرّب متقين و عمود دين است از جميع شئون معنويه و اسرار الهيه آن غفلت شده و به تجويد كلمات آن پرداخته، و در عين حال از تجويد كلمات سر به فساد آنها درآورده به طورى كه به حسب ظاهر شرع نيز مجزى نخواهد بود. آيا با اين وصف اينها از وساوس شيطان است، يا از فيوضات رحمن كه شامل حال وسواسى مقدس نما شده است؟ اين همه اخبار درباره حضور قلب و اقبال آن در عبادات وارد شده، بيچاره چيزى را كه از حضور قلب علما و عملا فهميده است همان وسوسه در نيّت و كشيدن مدّ «وَ لَا الضّالّين» را بيش از اندازه مقرره و كج نمودن چشم و دهان و غير آن را در وقت اداى كلمات [است]! آيا اينها مصيبت نيست كه انسان از حضور قلب و معالجه تشويش خاطر سالهاى سال غافل باشد و اصلا در صدد اصلاح آن نباشد و آن را شأنى از شئون عبادت نداند و طريق تحصيل آن را از علماى قلوب ياد نگيرد و آن را عمل نكند، و به اين اباطيل، كه به نصّ كتاب كريم از خنّاس لعين [1] و به نصّ صادقين، عليهم السلام، از عمل شيطان است [2] و به فتواى فقها عمل به واسطه آن باطل است، بپردازد، سهل است، آنها را از شئون قدس و طهارت به شمار آورد؟! و گاهى مىشود كه وسوسه در انسان پيدا مىشود يا زياد مىشود به واسطه آنكه جاهلان مثل خود آن را براى او در عداد فضايل به شمار آورند. مثلا از ديانت و قدس و تقواى او تعريف مىكنند كه اين شخص از بس متدين و مقدس است وسواسى شده است! با اينكه وسوسه ربطى به ديانت ندارد، بلكه مخالف دين و از جهل و نفهمى است، ولى چون حقيقت امر را به او نگفتند و از او احتراز نكردند و او را سرزنش
[1] اشاره است به آيه 4 و 5 سوره «ناس»، من شرّ الوسواس الخنّاس، الّذى يُوَسوِسُ في صُدور النّاس (از شر شيطان وسوسه كننده كه در سينههاى مردم وسوسه مىكند.)
[2] در روايت عبد اللّه بن سنان از امام صادق عليه السلام آمده است «من عمل الشيطان»، وسائل الشيعه، ج 1، ص 46. «كتاب الطهارة»، «ابواب مقدمة العبادات»، «باب 10»، حديث 1.
اسم الکتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) المؤلف : الخميني، السيد روح الله الجزء : 1 صفحة : 404