responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) المؤلف : الخميني، السيد روح الله    الجزء : 1  صفحة : 180

فصل در معنى فطرت است‌

بدان كه مقصود از فطرت اللّه، كه خداى تعالى مردم را بر آن مفطور فرموده، حالت و هيئتى است كه خلق را بر آن قرار داده، كه از لوازم وجود آنها و از چيزهايى است كه در اصل خلقت خميره آنها بر آن مخمّر شده است. و فطرتهاى الهى، چنانچه پس از اين معلوم شود، از الطافى است كه خداى تعالى به آن اختصاص داده بنى الانسان را از بين جميع مخلوقات، و ديگر موجودات يا اصلا داراى اين گونه فطرتهايى كه ذكر مى‌شود نيستند، يا ناقص‌اند و حظ كمى از آن دارند.

و بايد دانست كه گرچه در اين حديث شريف و بعضى از احاديث ديگر [1] «فطرت» را تفسير به «توحيد» فرمودند، ولى اين از قبيل بيان مصداق است، يا تفسير به اشرف اجزاء شى‌ء است، چنانچه نوعا تفاسير وارده از اهل عصمت، سلام اللّه عليهم، از اين قبيل است، و در هر وقت به مناسبت مقامى مصداقى مثلا ذكر شده و جاهل گمان تعارض كند. و دليل بر آنكه در اين مورد چنين است، آن است كه در آيه شريفه «دين» را عبارت از فطرت اللّه دانسته، و دين شامل توحيد و ديگر معارف شود. و در «صحيحه» عبد اللّه بن سنان [1] تفسير به «اسلام» شده. و در «حسنه» زراره [2] تفسير به «معرفت» شده. و در حديث معروف كلّ مولود يولد على الفطرة. در مقابل «تهوّد» و «تنصّر» و «تمجّس» ذكر شده [3]. و نيز حضرت ابى جعفر، عليه السلام، حديث «فطرت» را در همين حسنه زراره به «معرفت» تفسير فرموده است. پس، از اين جمله معلوم شد كه «فطرت» اختصاص به توحيد ندارد، بلكه جميع معارف حقه از امورى است كه حقّ، تعالى شأنه، مفطور فرموده بندگان را بر آن.

فصل در تشخيص احكام فطرت است‌

ببايد دانست كه آنچه از احكام فطرت است چون از لوازم وجود و هيآت مخمّره در اصل طينت و خلقت است، احدى را در آن اختلاف نباشد- عالم و جاهل و وحشى و متمدن و شهرى و صحرانشين در آن متفق‌اند. هيچيك از عادات و مذاهب و طريقه‌هاى گوناگون در آن راهى پيدا نكند و خلل و رخنه‌اى در آن از آنها پيدا نشود. اختلاف بلاد و أهويه و مأنوسات و آراء و عادات كه در هر چيزى، حتى احكام عقليه، موجب اختلاف و خلاف شود، در فطريات ابدا تأثيرى نكند.


[1] عن عبد اللّه بن سنان، عن أبي عبد اللّه (ع) قال: سألته عن قول اللّه عزّ و جلّ: «فِطْرَتَ اللَّه الّتى فَطَرَ الناسَ عليها» ما تلك الفطرة؟ قال: هى الإسلام. فطرهم اللّه حين أخذ ميثاقهم على التوحيد، قال: «أ لست بربّكم» و فيه المؤمن و الكافر. (از عبد اللّه بن سنان از امام صادق (ع) روايت شده كه گفت از ايشان درباره آيه «همان سرشت خدا كه مردم را بر آن پديد آورد» پرسيدم كه اين «سرشت» چيست؟ فرمود: اسلام است. خداوند آن گاه كه بر يكتا پرستى از آنان پيمان گرفت، پديدشان آورد. گفت: «آيا پروردگار شما نيستم؟» و مؤمن و كافر هر دو در آن بودند.» اصول كافى، ج 2، ص 12، «كتاب الايمان و الكفر»، «باب فطرت خلق بر توحيد»، حديث 2.

[2] عن زرارة، عن أبي جعفر (ع) قال سألته عن قول اللّه عز و جل: «حنفاءَ للّهِ غَيْرَ مشرِكين به». قال: الحنيفيّة من الفطرة الّتي فطر اللّه الناس عليها، لا تبديل لخلق اللّه. قال: فطرهم على المعرفة به، ... و قال: قال رسول اللّه (ص): كلّ مولود يولد على الفطرة. يعنى المعرفة بأنّ اللّه عزّ و جلّ خالقه. كذلك قوله: «و لئن سألتهم من خلق السماوات و الأرض ليقولنّ اللّه. (از زراره از امام باقر (ع) روايت شده است كه گفت از ايشان درباره آيه «در حالى كه براى خدا بر آيين اسلام استوارند و او را شريكى نمى‌گيرند» پرسيدم. فرمود: «اسلام از همان سرشتى است كه خداوند مردم را با آن پديد آورد. در آفرينش خداوند هيچ دگرگونى نيست.» فرمود: «مردم را با شناخت خود پديد آورد ...» و فرمود: پيامبر خدا (ص) فرمود: «هر نوزادى با سرشت خدايى زاييده مى‌شود، يعنى، با معرفت به اينكه خداى عز و جل آفريننده اوست. و همين گونه است آيه: «و اگر از آنها بپرسى كه آسمان‌ها و زمين را كه آفريده؟ خواهند گفت: خداوند.» اصول كافى، ج 2، ص 12 و 13، «كتاب ايمان و كفر»، «باب فطرت خلق بر توحيد»، حديث 4.

[3] و قال (ص): كلّ مولد يولد على فطرة حتّى يكون أبواه يهوّدانه و ينصرانه و يمجّسانه. (هر زاده شده‌اى بر فطرت توحيد زاده است، پس والدين او او را يهودى يا نصرانى يا مجوس گردانند.» عوالى اللئالى، ج 1، ص 35، فصل چهارم، حديث 18.

______________________________

[1] اصول كافى ج 2، ص 12 و 13، «كتاب ايمان و كفر»، «باب فطرة الخلق على التوحيد»، حديث 1 و 5.

التوحيد ص 328- 331، باب 53، احاديث 1 و 2 و 4- 8. تفسير برهان. ج 3، ص 261- 263. ذيل آيه 30 سوره «روم».

اسم الکتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) المؤلف : الخميني، السيد روح الله    الجزء : 1  صفحة : 180
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست