اسم الکتاب : کلیات علوم اسلامی ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی الجزء : 1 صفحة : 129
استناد و استدلال به بدیهیات، «برهان» نامیده میشود؛ اما استناد و استدلال به «مشهورات» جزء جدل به شمار میرود.
پس «حکمت جدلی» یعنی حکمتی که بر اساس مشهورات در مسائل جهانی و کلی استدلال کند.
متکلّمان غالباً پایه استدلالشان بر این است که فلان چیز زشت است و فلان چیز نیک است. متکلّمین به اصطلاح بر اساس «حسن و قبح عقلی» استدلال میکنند.
حکما مدعی هستند که حسن و قبحها همه مربوط است به دایره زندگی انسان، درباره خدا و جهان و هستی با این معیارها نمیتوان قضاوت کرد. از این رو حکما کلام را «حکمت جدلی» مینامند.
حکما معتقدند که اصول اساسی دین با مقدمات برهانی و متکی بر بدیهیات اولیه بهتر قابل استدلال است تا با مقدمات مشهوری و جدلی؛ و چون در دوره اسلامی، خصوصاً در میان شیعه، تدریجاً فلسفه بدون آن که از وظیفه بحث آزاد خود خارج گردد و خود را قبلًا «متعهد» سازد، به بهترین وجهی اصول اسلامی را تأیید کرد، لهذا حکمت جدلی تدریجاً به دست امثال خواجه نصیرالدین طوسی رنگ حکمت برهانی و حکمت اشراقی گرفت و کلام تحت الشعاع فلسفه واقع شد.
حکمت تجربی البته فوق العاده با ارزش است، اما عیب این حکمت دو چیز دیگر است: یکی این که دایره حکمت تجربی محدود است به علوم تجربی، و علوم تجربی محدود است به مسائل قابل لمس و قابل حس، در صورتی که نیاز فلسفی بشر درباره مسائلی است بسی وسیعتر از آنچه در قلمرو تجربه قرار میگیرد.
مثلًا آنگاه که درباره آغاز برای زمان، و نهایت برای مکان، و مبدأ برای علل بحث میکنیم، چگونه میتوانیم در آزمایشگاه و زیر میکروسکوپ به مقصود خود نائل گردیم؟! لهذا حکمت تجربی نتوانست غریزه فلسفی بشر را اشباع کند و ناچار شد که در مسائل اساسی فلسفی سکوت اختیار کند.
دیگر این که محدود بودن و وابسته به طبیعت بودن مسائل تجربی ارزش آنها را متزلزل کرده است به طوری که امروز مسلّم است که مسائل علمی تجربی ارزش موقت دارد و هر لحظه انتظار منسوخ شدن آنها میرود. حکمتی هم که مبنی بر آزمایشها باشد طبعاً متزلزل است و در نتیجه یک نیاز اساسی بشر یعنی «اطمینان» و یقین را به بشر نمیدهد. اطمینان و یقین در مسائلی پیدا میشود که «تجرد ریاضی» یا «تجرد فلسفی»
اسم الکتاب : کلیات علوم اسلامی ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی الجزء : 1 صفحة : 129