responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 87

نوک قلم حافظ آلوده شود به مدح افرادی نظیر شاه شجاع و ابواسحاق اینجو (مخصوصاً شاه شجاع که یک آدم نااهلی بوده) و بعضی دیگر، ولی متأسفانه آلوده شده.

اما مسئله نوک قلم مطرح نیست. اگر مدایح حافظ توجیه نشود و اگر راه حلی برایش پیدا نشود نه تنها نوک قلم حافظ آلوده است، سر تا پای حافظ آلوده است.

حالا من یکی از آنها را برایتان میخوانم، از نوع مدحهایی است که علوم ادبی آنها را اغراق و مبالغه میداند در سرحدی که برای یک شاعر این گونه سخن گفتن را جایز نمیدانند. مثلًا ابن المعتز (یا شاعر دیگری) خطاب به یکی از خلفا و حکام زمان خودش میگوید:

ما شِئْتَ لا ما شاءَ تِ الْاقْدارُ

فَاحْکمْ، فَا نْتَ الْواحِدُ الْقَهّارُ

این را همه به او عیب گرفتهاند که این حرفْ چرند و مزخرف است. مثلًا حافظ میگوید (این شعر حتی در نسخه قزوینی هم هست):

قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع

که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع

این تعبیر جز در مورد خدا به کار نمیرود. یک نفر مسلمان هیچ وقت حاضر نیست به پیغمبر اینجور قسم بخورد، بگوید: قسم به حشمت و جاه و جلال پیغمبر، قسم به حشمت و جاه و جلال علی. این تعبیرات، قسمی است که در مورد خدا به کار برده میشود. آنوقت آدم درباره یک مرد چنین و چنانی که اینقدر دربارهاش نوشتهاند، چنین بگوید! دریوزگی هم که بناست طبق فرضیه مورد بحث جزو تعلیمات حافظ باشد، باز در همین غزل هست:

به فیض جرعه جام تو تشنهایم ولی

نمیکنیم دلیری، نمیدهیم صداع

اسباب زحمت نمیشویم ولی احتیاج داریم. حالا آخرش را ببینید:

اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 87
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست