responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 254

بأن یتحرک و منه ما یحرک لابأن یتحرک، کالمعشوق إذا حرَّک العاشق و المعلم إذا حرک المتعلّم، و لاستحالة وجود أجسام بلانهایة یستحیل أن یتحرک متحرکات معاً إلی غیر نهایة، و بیان ذلک أمّا أولًا [1] فانّ المتحرک یجب أن یکون جسماً او مادیاً و یلزم لاتناهی الأجسام، و أمّا ثانیاً فلأنّ العلل یجب أن تتناهی و ذلک لأنّه إن کان متحرک أخیر و یحرکه محرک و هو أیضاً متحرک، فمحال أن یتحرک إلّابعد أن یحرکه محرک آخر، فالمتوسط من هذه الثلاثة له نسبتان و له من بینها هذه الخاصیة، و هو أنّه یحرک و یتحرک و سواءٌ کانت هذه الواسطة واحدة أو کثیرة متناهیة أو غیر متناهیة فإنّه لا یصح الحرکة مادام حکمها حکم الواسطة فیجب أن ینتهی إلی محرک لایکون حکمه حکم الواسطة، و هذا مخرج الامور من القوّة إلی الفعل و الموجد ینتهی إلی أمر بالفعل فیجب أن یکون أمراً بالفعل و موجوداً بذاته، فالمحرک [2] الذی لا یتحرک إمّا أن یحرک بأن یعطی للجسم المتحرک المبدء القریب الّذی به یتحرک أو یحرک علی أنّه غایة یتم بها [3] و خیر یتوجه إلیه و معشوق، و معلوم أنّ کل قوة فی جسم یحرک فإنّها تتحرّک أیضاً بالعرض [4] فالمحرک الّذی لایتحرک لا یصلح أن تکون قوة جسمانیة، و قد علمت [5] إثبات أنّ کل جسم یفعل فعلا خاصاً أو حرکة مخصوصة لیس بعرض و لا باتّفاق أو قسر فإنّه بقوّة زائدة علی الجسمیة، فهی إمّا طبع أو أرادة نفسانیة [6] متعلّقة، و علی التقدیرین لابد أن یکون لتلک القوة تعلق بالجسم و لا تکون مفارقة عنه



[1]. گفتیم که دو برهان ذکر کردهاند: یکی از راه تناهی اجسام و دیگری از راه تناهی علل. برهان تسلسل اختصاص به علل دارد و در مورد اجسام غیر متناهی جاری نمیشود.

[2]. گفتیم که نحوه محرکیتِ «محرک لایتحرک» این گونه نیست که معطی حرکت به یک موضوعِ موجود است، مثل دستی که چرخی را به حرکت درمیآورد، بلکه به یکی از دو معناست: یا غایت حرکت است یعنی طبیعت در حرکت خود، آن را جستجو میکند، مثل محرکیت معشوق برای عاشق، و یا به این نحو است که ماورای طبیعت (محرک غیر متحرک) موجد آن است که ایجاد و خلقش عین تحریکش است.

[3]. «یؤتَمّ بها» هم صحیح است چنان که در بعضی نسخ آمده است.

[4]. گفتیم این مطلب قابل خدشه است.

[5]. بهتر بود «ستعلم» گفته میشد، چون این مطلب در فصل بعد خواهد آمد، گرچه در گذشته هم به آن اشاره شده است.

[6]. هر جسمی که کاری را انجام میدهد، منشأ آن، قوهای است که در خود جسم وجود دارد. آن قوه در غیر شاعرها طبیعت است و در شاعرها و ذی ارادهها اراده نفسانی است.

اسم الکتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 254
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست