responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پانزده گفتار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 103

صدمه نبیند از آن جهت اینهمه ارزش فوقالعاده پیدا کرده که انسان کمتر آن را داشته است.

حال چرا کمتر داشته است؟ آیا این یک چارهای در اصل خلقت نداشت؟ خداوند بشر را خلق کرده است، چرا این بشر را اینگونه خلق کرد که افراد بشر آزارشان به یکدیگر برسد و بزرگترین ناراحتی که افراد بشر پیدا میکنند از ناحیه خودشان باشد نه از ناحیه دیگران و نه از ناحیه اشیاء دیگر؟ بشر به اندازهای که از ناحیه بشرهای دیگر آزار و اذیت و زیان میبیند و دیده است از ناحیه حیوانات ندیده است، از ناحیه نباتات ندیده است، از ناحیه جمادات ندیده است، از ناحیه طوفانها و سیلها و زلزلهها ندیده است، از ناحیه وباها و طاعونها و سرطانها ندیده است، از ناحیه زمین و آسمان ندیده، از ناحیه جن ندیده و از هیچ ناحیهای ندیده است، چرا؟ آیا در متن خلقت، این امر چارهای نداشت؟ به این معنا چاره نداشت: انسان یا باید انسان باشد یعنی همین موجود مختار آزاد در فعل خود، و یا باید انسان نباشد و در این صورت یا فرشته باشد، همانهایی که خلق شدهاند، یا حیوان باشد، همینهایی که آفریده شدهاند، یا نبات باشد و یا جماد. اساساً انسان اگر بخواهد همین نسخه کامل و جامع باشد جز اینکه در کار خودش مختار و آزاد باشد امکان نداشت و عقلًا محال بود، و وقتی که در کار خودش مختار و آزاد است از همینجا امکان آزار افراد به یکدیگر و تجاوز به حقوق یکدیگر پیدا میشود که درباره این مطلب نمیخواهم زیاد بحث بکنم چون از بحثهای دیگر خودم میمانم.


آیا علم میتواند آزادی را تأمین کند؟

مطلب دیگر: آیا راه دیگری برای چاره این کار نبود و نیست؟ حالا بگوییم در اصل خلقت باید همینجور باشد، آیا در راه تکامل و از طریق تربیت،

اسم الکتاب : پانزده گفتار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 103
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست