صحیح و حقیقت بود آیا ممکن است به تدریج راستتر و صحیحتر و حقیقتتر بشود و به اصطلاح درجه حقیقی بودنش بالا برود یا خیر؟
اگر ما در این مسأله مفهوم فلسفی آن را (تغییر تکاملی) در نظر بگیریم و از مسامحاتی که دانشمندان در تعبیرات خود در بیان تکامل علوم نمودهاند و منظور خود را به عنوان «تکامل حقیقت» ادا کردهاند (البته مفهوم فلسفی آن منظور نبوده است) صرف نظر کنیم پاسخ این سؤال خیلی ساده است.
این گونه تعبیرات مسامحی دانشمندان برای بعضی تولید اشتباه کرده است و به ماتریالیستها فرصتی داده است که تحریفات و مغلطههایی به وجود آورند.
شما هر یک از حقایق را که در نظر بگیرید خواه جزئی، خواه کلی، خواه مربوط به امور مادی، خواه غیر مادی، خواهید دید همیشه و در همه زمانها به یک نحو و به یک منوال صادق است و اساساً معنا ندارد که به تدریج صادقتر شود.
مثلًا یک حقیقت تاریخی را در نظر میگیریم و میگوییم «ارسطو در قرن چهارم قبل از میلاد شاگرد افلاطون بوده است» یا یک حقیقت طبیعی را و میگوییم «فلزات در اثر حرارت منبسط میشوند» و یا یک حقیقت ریاضی را و میگوییم «سه زاویه مثلث مساوی است با دو قائمه» و یا یک حقیقت فلسفی را و میگوییم «دور و تسلسل باطل است» آیا ممکن است به تدریج در اثر تکامل علوم و یا هر چیز دیگر این حقایق صحیحتر و صادقتر بشوند و درجه حقیقی بودن آنها بالاتر برود؟ البته نه.
یک چیز دیگر ممکن است و آن اینکه اطلاعات ما نسبت به هر یک از موضوعات بالا توسعه پیدا کند و بر معلومات ما افزوده شود؛ مثلًا ابتدا اطلاع ما راجع به روابط ارسطو و افلاطون بیش از اینکه ارسطو در قرن چهارم قبل از میلاد شاگرد افلاطون بوده نبود ولی کم کم در اثر تحقیقات تاریخی اطلاعات ما توسعه پیدا کرد و روابط بیشتری را کشف کردیم و معلوم شد که «ارسطو از سن هجده سالگی به درس افلاطون حاضر شده، و تا بیست سال ادامه داده، و این شاگردی در شهر آتن بوده، و ارسطو در باغ معروف آکادمیا 1 که تقریباً در یک کیلومتری شهر بوده به درس افلاطون حاضر میشده و افلاطون او را «عقل مدرسه» لقب داده بود» یعنی علاوه بر حقیقت اول یک سلسله حقایق دیگر در ذهن ما وارد شد نه اینکه حقیقت اول کمال یافت و درجه