اسم الکتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب المؤلف : مدرس تبریزی، محمدعلی الجزء : 1 صفحة : 88
لو لا على ما اهتدى فى مشكل
عمر الاصابة و الهدى لصواب
جاء النداء من السماء و سيفه
بدم الكماة يلح فى التسكاب
لا سيف الا ذو الفقار و لا فتى
الا على هازم الاحزاب
وفات اخطب، موافق آنچه در معجم المطبوعات تصريح شده و در نامه دانشوران نيز از كاتب چلبى و سيوطى نقل كرده در سال پانصد و شصت و هشت (568 ه قمرى) در حدود هشتاد و چهار سالگى بوده است. اينكه محدّث معاصر در هدية الاحباب در سال چهارصد و شصت و هشت نوشته اشتباه و ناشى از غلط كاتب و يا چاپخانه ميباشد. اينكه ميرزا محمد اخبارى در رجال خود نام صاحب ترجمه را نيز محمد پنداشته اشتباه به خطيب خوارزمى محمد بن محمود آتى الترجمة متوفى در سال 655 ه و ناشى از اشتراك در كنيه و بلده و خطيب بودن هردو ميباشد و اما خوارزم و وجه تسميه آن در تحت عنوان خوارزمى خواهد آمد.
(ص 1 ج 4 مه و 2817 مط و 16 هب)
اخطل غياث بن غوث-
بن صلت تغلبى بن طارقه، نصرانى الاصل و مكنى به ابو مالك، از فحول شعراى عصر اموى است كه بجهت مديحهگوئى و اظهار خلوص در حق خلفاى بنى اميه به شاعر بنى اميه موصوف و نزد ايشان مقرب و بويژه عبد الملك كه اشعار او را بسيار دوست داشته و طرب بىاندازه مىنموده است و اخطل هم در مدح او قصائد بسيارى گفته و در سال نود و پنجم (95 ه قمرى) وفات يافته و از اشعار او است كه بسيار مىخوانده است:
و اذا افتقرت الى الذخائر لم تجد
ذخرا يكون كصالح الاعمال
و نيز بامر يزيد بن معاويه در هجو انصار گويد:
ذهبت قريش بالسماحة و الندى
و اللؤم تحت عمائم الانصار
فدعوا المكارم لستم من اهلها
و خذوا مساحيكم بنى النحار
ديوان اخطل در بيروت چاپ و قصيده او هم كه در مدح بنى اميه سروده با ترجمه لاتينى آن در ليدن چاپ شده و رجوع بترجمه جرير و فرزدق هم نمايند. در وجه تسميه او گويند كه مردى را هجو گفته پس آن مرد بدو گفت انّك لاخطل يعنى تو سفيه هستى كه اخطل بمعنى سفيه است و يا آنكه بجهت لقچانگى و درشتزبانى او بوده و اخطل بمعنى فحشگو
اسم الکتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب المؤلف : مدرس تبریزی، محمدعلی الجزء : 1 صفحة : 88