اسم الکتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب المؤلف : مدرس تبریزی، محمدعلی الجزء : 1 صفحة : 208
مدينه شد، رفتارهاى ناشايست درباره اصحاب و خاندان رسالت ص از وى سرزد، در سال شصت و چهار از هجرت بعد از معاوية بن يزيد، مردمرا بفرمان خود آورد و حكومت امويّه را از آل سفيان به آل مروان منتقل گردانيد و بجهت تحكيم اساس خلافت، زن يزيد را عقد كرد و بجهت كلمه زشتى كه درباره ناپسرى خود خالد بن يزيد بزبان آورد كينهاش در دل آن زن، كه مادر خالد بوده مجدّدا جاگير شد، تا آنكه شبى با كنيزكها توطئهاى كرد و آن پليد را در سال شصت و پنج از هجرت بعد از خلافت ده ماهه خفه نمود، چنانچه بالش را بر روى وى انداخته و آنقدر نشستند كه جان داد و پسرش عبد الملك جانشين وى گرديد. پوشيده نماند كه زرقاء، دختر موهب، جدّه پدرى مروان، در زنا، شهرت بىنهايت داشت و بهمين جهت خود مروان و اخلاف او را در مقام طعن و قدح بدو منسوب دارند و بنى زرقاء گويند، ظاهر آن است كه بنى اوقص نيز همان اخلاف وى هستند. اوقص، لقب خود مروان بود، اوقص گفتن وى بجهت آن بوده است كه در وقعهاى گردنش مجروح گرديد و در اثر آن جراحت كج و خميده شد و بهمين جهت باوقص ملقّب گرديد كه بعربى مردم كجگردن و كوتاهگردن را گويند، چنانچه بجهت باريكى گردن خيط باطل هم مىگفتند و عبد الرحمن بن حكم درباره وى گويد:
لحى اللّه قوما امروا خيط باطل
على الناس يعطى من يشاء و يمنع
(ص 4268 ج 6 س و ديگر كتب مربوطه اوليا بىبى 424/ 2 خزينه)
اولاسى فيض بن حضر-
در باب كنى بعنوان ابو الحارس اولاسى خواهد آمد.
اوليا سميع ميرزا ابراهيم-
در تحت عنوان صفا نگارش خواهيم داد.
اومانى اثير الدين مولانا عبد اللّه-
بعنوان اثير الدين اومانى نگارش داديم.
اهلى ترشيزى
از شعراى ايران كه بسلطان حسين ميرزا از اولاد تيمور لنگ منسوب بود و بعنوان تورانى نيز معروف است. روزى سلطان در باغ نشسته و از ورود ديگران قدغن اكيد كرده بود و از اينرو كنيزك سياهرنگ بخت نامى، از ورود اهلى مانع گرديد، او هم بالبداهة اين دو شعر را نوشته و در توى سيبى
اسم الکتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب المؤلف : مدرس تبریزی، محمدعلی الجزء : 1 صفحة : 208