إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِي
أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ کُنْتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي
الْاَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ اَرْضُ اللهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا
فُيهَا[1]؛ آنان که بر خود ستم نمودند، آن گاه که فرشتگان مرگ
جانشان را گرفتند به آنها ميگويند: در چه وضعيتي بوديد؟ پاسخ ميدهند: ما
در زمين ضعيف و تحت استعمار ديگران بوديم. ملائکه به آنها پاسخ ميدهند:
آيا زمين خدا گسترده نبود تا در آن هجرت کنيد؟ از اين آيه به خوبي استفاده
ميشود که اين گفتوگو مربوط به بعد از حيات دنيوي است.
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ طَيبِين يقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيکُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّهَ بِمَا کُنْتُم تَعْمَلُونَ[2]؛ آن گاه که فرشتگان جان انسانهاي پاک را ميگيرند به آنها سلام ميکنند و دستور ورود بهشت را به آنان ميدهند.
يَا اَيتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنََهُ، ارْجِعِي اِلَي رَبِّکِ رَاضِيهً مَرْضِيهً، فَادْخُلِي فِي عِبَادِي، وَادْخُلِي جَنَّتِي[3]؛ اي نفس مطمئن، در حالي که در مقام راضي و مرضي هستي به سوي خدا بازگرد.
حَتَّي إِذا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ
ارْجِعُونِ، لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحاً فِيما تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا
کَلِمَهٌ هُوَ قَائِلُهَا وَ مِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَي يوْمِ
يبْعَثُونَ[4]؛ آن گاه که مرگ يکي از کافران فرا رسيد گويد: خدايا
مرا به سراي دنيا برگردان تا شايد رفتار گذشتهي خود را با کردار نيک جبران
کنم. هرگز؛ در اين آرزو خواهند ماند که از پشت آنها برزخي است تا روز
رستاخيز.
وَ لَا تَقُولُوا لِمَن يقْتَلْ فِي سَبِيلِ اللهِ أَمْوَاتٌ بَلْ اَحْياءٌ وَلَکِن لَا تَشْعُرُونَ[5]؛ و به آنها که در راه خدا کشته ميشوند، مرده نگوييد؛ بلکه زندهاند، ولي شما نميفهميد.
وَ لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ
أَمْوَاتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يرْزَقُونَ، فَرِحِينَ بِمَا
آتَاهُمُ اللهُ مِن فَضْلِهِ وَ يسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يلْحَقُوا
بِهِم مِن خَلْفِهِم الاَّ خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَ لَا يحْزَنُونَ[6]؛ آنان که در راه خدا کشته ميشوند مرده ميپنداريد، بلکه زندهاند و در نزد