7/ 9 و چون اينها گفته آمد بدان كه هر يك از وجود و علم و نور را
در اينكه هر يك از جهت وحدت و اطلاقش نه ادراك مىگردد و نه ديده مىشود،
فرقى بينشان نيست بلكه تعدد بينشان در احديت ذاتى هم نيست(1)، ولى وجود از
علم،
(1). ما براى روشن شدن مطلب بخشى از كتاب مدارج الفتوة في شرح
مهر النبوة را كه شرحى بر مهر نبوت كتف حضرت رسول صلى الله عليه و آله است
در اينجا مىآوريم: «بدان كه تجلى ذات بر ذات بالذات به صفت وحدت را مقام
احديت نامند و نسبت ظهور و بطون، هر دو، به ذات حق متساوى است زيرا از لحاظ
مقام هويت ذات، مجموع اضافات و اعتبارات عقلى از ذات منتفى و ساقط است و
به اين اعتبار، ذات را احد نامند و از لحاظ ثبوت اعتبارات عقلى براى ذات،
ذات را به اين اعتبار، واحد نامند. و از جهت واحديت است كه عقل شئونات
چهارگانه علم و وجود و شهود و نور را اعتبار مىكند زيرا به اين تجلى است
كه عالم به وجود خود و شاهد به نور خود گرديد. پس عقل در اين تجلى اعتبار
ظهورى و بطونى مىنمايد و از ملاحظه بطونش كه غيب اول است نسبت احديت را
ادراك و اعتبار كرده و از ملاحظه ظهورش كه غيب ثانى است ادراك نسبت واحديت
را مىنمايد. لا جرم اين وحدت را وحدت حقيقيه نامند كه عبارت از ظهور وحدت
حقه ذاتى حق است كه همچنان مجهول الكنه مىباشد و اين خود برزخى است ما بين
احديت و واحديت و ظهور و بطون. و اعتبار چهار صفت وجود و علم و نور و شهود
در قوس واحديت از آن جهت است كه حق تعالى به آن تعين اول كه وحدت است
برخود از غيب هويت تجلى كرد و با خودى خودش حضورى بود بى توهم تقدم جهل و
حجاب و فقدان و غيبت، و اين يافت و پيدايى وجود و نور و پيدا كنندگى علم و
شهود، كثرت اعتبارىاند و در قوس احديت، اگرچه اين اعتبار هست، اما از يك
ديگر متمايز نيستند بلكه عين يك ديگرند. پس علم و شهود اين تجلى كه قوس
ظاهر است، وجود و نور ذات غيب الغيوب را كه قوس باطن است، آشكار مىسازد و
اگر اين دو صفت علم و شهود نبود، آن دو صفت وجود و نور ابدا مشخص و حاصل
نمىشد».
عارف واصل سيد قطب الدين نيريزى قدس سره در منظومه فصل الخطاباش در اين باره مىفرمايد:
لقد كان مصداق الوجود و نوره *** شهودا و علما في صرافة وحدة
كما ان مصداق الشهود و نوره *** وجودا و علما في صرافة وحدة
يعنى صفات حق تعالى را مصداقا تمايزى و كثرتى نيست بلكه تمايز
به حسب مفهوم عقلى است، و گر نه به حسب مصداق «نورش عين وجود و علمش عين
شهود و همگى متحدند»، پس مصداق نور و شهود در حق تعالى عين مصداق وجود و
علم است، اگر چه تمام صفات نيز در مرتبه وجود متحدند، زيرا وجود خود بالذات
مبدأ تمام اين صفات و مرجع تمام كمالات حاصله به ذات وجود است.