از بيشتر خلايق پوشيده است، لذا فرمود: وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ [ولى بيشترشان نمىدانند].
30/ 7 به خدا سوگند كه در اين روز [كه اين علوم را اظهار مىدارم]
علوم و اسرارى برايم كشف و آشكار شده كه اگر در شرح و تفصيل كليات آن وارد
شوم كتابها به بيان آن وفا نكند [و مثنوى هفتاد من كاغذ شود]. پس آن چه را
كه در اين فصل براى تو از اسرار بنا نهادم فراگير تا بر علوم فراوانى آگاهى
يابى، از جمله پس از تعمق و تفكر اينكه شيخ ما- كه خداوند از وى خشنود
باد- چرا در اول فص، آغاز به بيان وحدت ذاتى و جمعيت اسمائى نمود و معنى
ايجاد- و موكول بودنش پس از علم بر قبول [قوابل] و اقتدار- را بيان داشت.
اين [علوم] و غير اين از علوم ديگر كه در محدوده و انحصار در نمىآيند. وَ
الله يَقُولُ الْحَقَّ [أحزاب/ 4: خدا سخن درست مىگويد]، وَ يَهْدِي من
يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ [يونس/ 25: و هر كه را بخواهد به راه راست
هدايت مىكند].