1/ 22 اين حكمت به صفت ايناسى از آن جهت نسبت داده شده كه صفتى ذاتى
است كه خداوند الياس را بر آن سرشته تا بدان، مناسبت با فرشتگان و نيز
مردمان پيدا كند لذا انس و هم خويى با هر دو دسته داشت آنان به او
(1). در فصوص الحكم الياس همان حضرت إدريس عليه السلام است و در
اخبار نيز آمده و شيخ كبير قدس سره متعرض آن نگشته. خداوند در قرآن
مىفرمايد: وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ
أَ لا تَتَّقُونَ، أَ تَدْعُونَ بَعْلًا وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ
الْخالِقِينَ، الله رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ،
فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ، إِلَّا عِبادَ الله
الْمُخْلَصِينَ، وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ في الْآخِرِينَ، سَلامٌ عَلى
إِلْياسِينَ، إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (صافات/ 123- 132)
يعنى: الياس از پيامبران مرسل بود آن گاه كه به قومش گفت: آيا نمىترسيد؟
آيا بعل [: نام بتى است] را مىخوانيد و بهترين آفريدگان را مىگذاريد؟
خداى يكتا كه پروردگار شما و پروردگار پدران قديم شماست.
پس او را دروغگو شمردند. آنها به عذاب احضار شدگاناند- مگر بندگان
خاص خداى- و براى او در ميان آيندگان نام نيك باقى گذاشتيم. سلام بر
الياسان. ما نيكو كاران را چنين پاداش مىدهيم».
پس، از اين آيات روشن مىشود كه وى بر قومى بتپرست مبعوث شده بود و
مانند ديگر پيامبران تكذيبش كردند. فريد وجدى او را همان حضرت إدريس
دانسته و گويد: جد حضرت نوح بود و «بعل» نام بتى بوده در بعلبك و اين نام
از نام آن بت گرفته شده و احتمال دارد كه بر اهل بعلبك مبعوث شده باشد. ولى
قرآن در سوره مباركه انعام، در آيه شريفه 84 اين