ننمود، خداوند رنجها را بر صاحب آن مقام فرو مىفرستد و او را
رضاى بدان امر و صبر بر آن و خوددارى از گله و شكايت به غير خدا و يارى
جستن در برطرف كردن آن از غير او، روزى مىفرمايد. و تمام اينها به جاى آن
اعمال شرط شده بود كه بيان داشتيم و قائم مقام آنهاست لذا مقام مقدر كه
حصولش بستگى بر آن دارد، حاصل مىآيد.
6/ 19 زيرا صبر و رضا و إخلاص براى خدا- نه پناهندگى به غير او و
درخواست يارى و كمك از جز او- همگى اعمالى باطنى هستند كه حكمشان در احوال
ظاهرى جارى است، مانند نيت و غير آن. اين را نيك بدان و در آن چه كه برايت
بيان داشتم تدبر و انديشه كن تا بسيارى از اسرار رنجها و سختيهاى حضرت ايوب
عليه السلام و آن چه كه بدان آزمايش شد و نتايج نيكوى آن را بدانى.
7/ 19 و اما سبب قسم سوم: آن، فراخى و وسعت [صفحه] آينه حقايق
بزرگان است كه همانند مقام و حضرت الهى است كه خداوند تعبير از آن اين گونه
كرده و فرموده: وَ إِنْ من شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ [حجر/ 21:
هر چه هست گنجينههاى آن نزد ماست]. پس هر كس كه آينه حقيقتش وسيعتر است،
قبول و پذيرشش مر آن چه را كه در آن حضرت و مقام است و بهرهاش از آن جا،
بيشتر است. و همان گونه كه بهرهشان از آن چه كه سعادت مىبخشد و ميوه
فزونى قرب به حق سبحان مىدهد و بهرهمندى به دهشهاى اختصاصى او بيشتر
مىشود، همين طور قبول آن چه كه با طبع و مزاج عنصرى- كه بدان جمعيت كمال
مىيابد و همانندى درست مىآيد- ناسازگار است، زيادتر مىباشد. اين را نيك
بفهم، چون برايت اسرار رنج و سختى و بلاهايى را كه اختصاص به بزرگان دارد و
اقسامش محصور و محدود است، روشن كردم.
8/ 19 و اما اختصاصش به عموم مؤمنان: اين گر چه از بعض فروع و شعب قسم اول است، ولى شريعت به احكام و نتايج آن خبر داده و نيازى