1/ 14 بدان كه حق تعالى چيزى را براى چيزى مطلقا- خواه آن صفت
باشد و يا فعل و يا حال و يا غير اينها- از جانب خود تعيين نمىكند، زيرا
امر او واحد است، و امر واحد او عبارت است از تأثير ذاتى وحدانى، به واسطه
افاضه وجود واحد منبسط بر ممكنات متعدد و گوناگون داراى حالات و صفات
مختلف، كه به حسب آن چه كه حقايق و ذوات غير مجعول آنها كه در علم أزلي
الهى متعين است تقاضا مىكند پذيراى آن وجودند و هم بدان ظاهرند و هم ظاهر
كننده آن.
2/ 14 بنا بر اين، اقتضاى حقيقت عزير عليه السلام و احكام لوازم آن
[حقيقت] انگيزه خواستى از او به شناخت سر قدر و بيدار شدن فكرش در روستاى
خراب، به صورت بعيد شمردن بازگشت آن [حقيقت]- همان گونه كه بوده- مىبود.
لذا خداوند به واسطه فكرش و بعيد شمردنش انواع گوناگونى از صورتهاى
بازگردانيدن و انواع مختلف از احكام قدرت را كه تابع علم است و [علم هم]
در تعلق تابع معلوم، برايش آشكار ساخت در حالى كه بسيارى مىپندارند