1/ 13 شيخ- كه خداوند از وى خشنود باد- اين حكمت را كه با صفت
ملكى [: فرشتگى] قرين و جفت ساخت، از جهت در نظر داشتن امرى بود كه غالب
بر حال حضرت لوط عليه السلام و امت او بود و نيز آن چه كه حق تعالى درباره
قومش از شدت عقوبت در مقابل شدت رنجى كه لوط عليه السلام از آنان كشيد
انجام داد، بطورى كه زبان حالش با آنان- بنا به قول الهى- بدين سخن گويا
بود: لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى رُكْنٍ شَدِيدٍ [هود/
80:
كاش در قبال شما نيرويى مىداشتم يا به تكيهگاهى قوى پناه مىبردم].
2/ 13 بدان كه عقوبات الهى تمامش كيفر داد نهايى است كه هيچ وقت
ابتداء [و پيش از انجام كار خلاف] واقع نمىشود، و كيفر دادن حق تعالى
عبارت از اظهار [: ظاهر كردن] افعال بندگان است زيرا او موجد و پديد
آورنده مطلق است و افعال صادر شده از خلايق مواد نتيجههاى آنهاست. پس
نتيجهها به حسب مواد است و چون مواد در قوه و فزونى فراوان است، ظهور
نتيجههاى آنها نيز بزرگ و ارجمند است و چون مواد داراى قوه ضعيف و اندك
باشد،