اسم الکتاب : صلح امام حسن (ع ): پرشکوه ترين نرمش قهرمانانه ي تاريخ المؤلف : آل ياسين، الشيخ راضي الجزء : 1 صفحة : 429
خوشوقت تر ميبودم از اينكه هر آنچه خورشيد بر آن ميتابد از آن من باشد : بخدا
اگر داماد رسول صلى الله عليه و سلم ميبودم و فرزندانى چون فرزندان على ميداشتم
, اين در نظر من محبوبتر بود از هر آنچه خورشيد بر آن ميتابد , بخدا اگر
رسولخدا درباره ى من همان سخنى را گفته بود كه در جنگ خيبر به على گفت - فردا
پرچم را بكسى خواهم سپرد كه خدا و رسولش او را دوست ميدارند و او خدا و رسولش
را دوست ميدارد , هرگز نمى گريزد تا خدا بدست او پيروزى مى بخشد - براى من
محبوبتر بود از هر آنچه خورشيد بر آن ميتابد بخدا اگر رسولخدا به من همان سخنى
را گفته بود كه در جنگ تبوك به على گفت - راضى نيستى كه من و تو چون هارون و
موسى باشيم جز در اينجهت كه پس از من پيامبرى نيست ؟ - در نظر من با ارزشتر
بود از هر آنچه خورشيد بر آن ميتابد بخدا سوگند ميخورم كه تا هستم هرگز به
خانه ى تو قدم ننهم]( [1]
مسعودى پاسخ معاويه به( سعد) را نيز نقل كرده ولى چندان قبيح و ناپسند كه
ما قلم را برتر از تصريح به آن ميدانيم بهر حال آن نيز دليل ديگرى است بر ميزان
انحطاط اخلاق و روحيات وى
4 - وفا به شرط چهارم ( ماليات دارابجرد )
طبرى مى نويسد ( ج 6 ص[ : ( 95 اهل بصره مانع از رسيدن خراج دارابجرد به
حسن شدند و گفتند : اين بهره ى ماست]
و ابن اثير مى نويسد ( ج 3 ص[ : ( 612 جلوگيرى ايشان - يعنى اهل بصره - نيز
بفرمان معاويه بود] !