مراكز علمى و فرهنگى و تعليم و تربيت

روحانيت و حوزه هاى علميه

1 ـ اسلام شناسان جامعه

• ايـن عـلمـا اگـر نـبـاشند اسلام از بين مى رود. اينها كارشناس هاى اسلام هست كه آيه صريح قرآن را مسخره مى كند.

ج 15، ص 150

نظر بكنند.

ج 7، ص 155

• اسلام بدون روحانيت مثل كشور بدون طبيب است .

ج 14، ص 123

2 ـ تقويت فقـه جواهـرى

• فـقـه بـايد همان فقهى باشد كه در بين ما هست ، اگر از فقه سنتى منحرف بشويم فقه از بين مى رود.

ج 16، ص 27

• فـقـه جـواهـرى بـايـد تـقـويـت شـود، بـايـد حـوزه هـا وقـت وافـرشـان را صـرف فـقـه و اصول و فلسفه و مباحثه كنند زيرا فقه در راءس دروس ‌ است .

ج 18، ص 79

3 ـ بهره گيرى از شيوه هاى علمى و جديـد

• بـه هـيـچ وجـه از اركان محكم فقه و اصول رايج در حوزه ها نبايد تخطى شود البته در عين اين كه از اجتهاد جواهرى به صورتى محكم و استوار ترويج مى شود. از محاسن روش هاى جديد و علوم مورد احتياج حوزه هاى اسلامى استفاده گردد.

ج 21، ص 130

4 ـ ابتكار و تحقيق

• ... كوشش نمايند كه هر روز بر دقت ها و بحث ها و نظرها و ابتكار وتحقيق ها افزوده شود.

ج 21، ص 189

5 ـ تحقق عملى فقـه

• مـا بـايد بدون توجه به غرب حيله گر و شرق متجاوز و فارغ از ديپلماسى حاكم بر جهان درصدد تحقق فقه عملى اسلام برآييم . و الاّ مادامى كه فقه در كتاب ها و سينه علما مستور بماند ضررى متوجه جهانخواران نيست .

ج 21، ص 100

• همانطورى كه [در]اسلام ابعاد مختلفه هست ، حوزه ها هم ابعاد مختلفه داشته باشد.

ج 5، ص 204

• ... بـر عـلمـاى اسـلام اسـت كه تصويب كنند اين مطلب را، كه اسلام را، همه شؤ ون اسلام را، همه فنون اسلام را در هر رشته اى كه هست بنويسند، منتشر كنند.

كوثر، ج 1، ص 193

7 ـ معيارهاى مجتهد جامع الشرايط

• يك مجتهد بايد زيركى و هوش و فراست هدايت يك جامعه بزرگ اسلامى و حتى غير اسلامى را داشته باشد و علاوه بر خلوص ‌ و تقوا و زهدى كه در خور شاءن مجتهد است واقعا مدير و مدبر باشد.

8 ـ حضور در صحنه هاى سياسى اجتماعى

• بـه جـامـعـه مـحـتـرم روحـانـيـت خـصـوصـا مـراجـع مـعـظـم وصـيـت مـى كـنـم كـه خـود را در مسائل جامعه خصوصا مثل انتخاب رئيس جمهور و وكلاى مجلس كنار نكشند و بى تفاوت نباشند.

ج 21، ص 186

• علماى اعلام نبايد بروند كنار بنشينند تا مقدرات آنها در آمريكا تدوين بشود.

ج 15، ص 57

• خـدمـت هـمـيـن نيست كه درس بخوانيد، اين هم يك شعبه است ، موظفيد كه گرفتارى هايى را كه براى مسلمين پيش مى آيد شما دخالت در آن بكنيد.

كوثر، ج 1، ص 249

9 ـ حمايت از محرومين و فقرا

• آن چيزى كه روحانيون هرگز نبايد از آن عدول كنند و نبايد با تبليغات ديگران از ميدان به در رونـد حـمـايـت از مـحـرومـيـن و پـابـرهـنـه هـاسـت چـرا كـه هـركـسـى از آن عدول كند از عدالت اجتماعى اسلام عدول كرده است .

صحيفه نور، ج 20، ص 244

10 ـ تهذيب نفس

• ... آن طـور نـيست كه تنها وظيفه شما تحصيل مشتى الفاظ و مفاهيم باشد، بلكه حفظ اسلام و احـكـام اسـلام اسـت كـه بـه شـمـا سـپـرده شـده و شـمـا امـيـن وحـى الهـى هـسـتـيد و بايد در ضمن تحصيل علم مشغول تهذيب نفـس هم باشيد.

• شما بايد جديت كنيد مهذب كنيد خودتان را، موظفيد علاوه بر تهذيب خودتان ، رفقايتان را هم مهذب كنيد.

كوثر، ج 2، ص 212

11 ـ سـاده زيستى

• ... يـكـى از امور مهم هم اين است كه روحانيون بايد سـاده زندگى كنند. آن چيزى كه روحانيت را پيش برده تا حالا و حفظ كرده است ، اين است كه سـاده زندگى كردند.

صحيفه نور، ج 19، ص 157

• هيچ آفت و خطرى براى روحانيت و براى دنيا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حركت در مسير دنيا نيست .