اسم الکتاب : درسهائي از نهج البلاغه المؤلف : الخامنئي، السيد علي الجزء : 1 صفحة : 68
بهم سارت اعلامه و قام لواؤه
زندگى براى مستضعفان همه ترس است و دلهره و سراسيمگى , همه نادارى است و
ناتوانى , همه نادانى است و نا آگاهى , گرسنگى و كار توان فرساد بيداد مى كند .
بى قدرى و زبونى بر همه آرمانهاى انسانى لبخند تمسخر مى زند در تحليلهاى اسلامى
ما روى اين بيقدرى و زبونى انسان در دوران جاهلى تكيه بسيار داريم .
و اين در تحليل هاى اسلامى فقط مطرح است و در تحليلهاى مادى باز اين مطرح
نيست يعنى انسان از ديدگاه قرآن
و لقد كرمنابنى آدم
است و ما از اصول دين , اصول انديشه و ايدئولوژى اسلامى وقتى كه نگاه مى كنيم
دوميش را تكريم انسان مى دانيم اول توحيد و دوم تكريم انسان , انسان بيقدر
نبايد باشد . در هر جامعه اى كه انسان قدر دارد , از حيث اينكه انسان است نه
از حيث اينكه داراى مقام است و عالم زاست يا روشنفكر است نه !
از حيث اينكه انسان داراى خدا , داراى اراده , داراى تحرك و داراى نيرو
است
, از اينجهت برايش ارزش قائلند . اين جامعه , صالح و رو به صلاح است بر عكس
هر جامعه اى كه انسان از حيث انسانيت قدر و بهائى ندارد و بحرفش اعتناد نمى
شود ديكتاتورى هست ( ديكتاتورى عامى ) , اين جامعه , جامعه صالحى نيست , رو
به صلاح هم نيست , امروز بجز جامعه ايران كه پرتو اسلام بدان تابيده همه جوامع
دنيا از يكى از آن دو راهى كه گفتم خالى نيست , يا اختناق سياه است مثل
جامعه اى باصطلاح سوسياليستى كه ديكتاتورى پرولتاريا بر آنها حاكم است ( كه
تنها
چيزى كه به مشام رهبران اين مراكز باصطلاح طرفدارى كارگر و زحمتكش نخورده همان
مستمندى كارگر و
اسم الکتاب : درسهائي از نهج البلاغه المؤلف : الخامنئي، السيد علي الجزء : 1 صفحة : 68